سفر به آینده؛ ۱۰۰ میلیون سال دیگر موجودات زمین چه شکلی خواهند بود؟
«منقار پرندگان ممکن است بهنحوی تکامل یابد که آنها قادر باشند از قوطیهای کنسرو تغذیه کنند یا موشها خزهای روغنی پیدا میکنند تا بتوانند در آب آلوده و سمی زندگی کنند.»
دیکسون در این کتاب ادعا میکند در آینده زمین با موشهای کوری با دمهایی شبیه چتر نجات؛ میمونهای پرنده؛ مارهای بسیار دراز چنبرهزده که برای شکار پرندگان به آسمان میپرند تا حین پرواز آنها را شکار کنند؛ اسبهای تکشاخ که قربانی خود را با تیغ تیزی که روی سینههایشان دارند زخمی میکنند؛ و پرندگانی با صورتهای گُل-مانند و خفاشهایی که حشرات را اغوا میکنند تا درست در دهانشان فرود بیایند؛ مواجه خواهد شد.
او میگوید: «کتابهای معروفی که درباره فرگشت (تکامل) نوشته شدهاند؛ اغلب تکامل را پدیدهای مربوط به گذشته میدانند. اما اصلا اینگونه نیست. تکامل امروز در حال وقوع است، و در آینده، سالها بعد از آنکه ما دیگر وجود نداریم هم، ادامه خواهد داشت.»
گرچه کتاب دیکسون یک اثر علمی-تخیلی بود، بیشتر زیستشناسان بر سر اینکه زمین میلیونها سال دیگر مکانی کاملاً متفاوت خواهد بود، همعقیدهاند.
آتنا آکتیپیس، زیستشناس تکاملی از دانشگاه ایالتی آریزونا، میگوید: «فکر میکنم زمین شبیه یک سیاره بیگانه خواهد شد.»
هرچیزی که تکامل پیدا میکند به نظر ما بیگانه و غیرمحتمل میآید - درست مثل جهان کنونی که در آن پستانداران غالباند؛ اما در عصر دایناسورها چنین چیزی کاملاً نامحتمل بهنظر میرسید.
باایناوصاف زمین در آینده چه شکلی خواهد بود؟ با توجه به اصولی که از تکامل میدانیم و همینطور حیاتی که اکنون روی زمین مشاهده میکنیم، چه مخلوقاتی ۱۰۰ میلیون سال دیگر روی زمین زندگی خواهند کرد؟
بیایید برای پاسخ به این پرسش حیات سالهای نخستین سیاره زمین را بررسی کنیم. به گفته جاناتان لوزوس، یک بیولوژیست تکاملی از دانشگاه واشنگتن، به دنبال انفجار کامبِریَن، که تقریبا ۵۴۰ میلیون سال قبل رخ داد، زمین مملو از جمعیت مخلوقات «کاریکاتوری» و «عجیب و غریب» شد.
او در کتاب «سرنوشتهای نامحتمل: سرنوشت، شانس و آینده تکامل» مینویسد: «منطقه "بِرگِس شِیل" در کانادا مملو از حیوانات عجیب و غریب شد. یکی از این حیوانات به نام «هلوسیجینیا» با دمی باریک و بدنی تیوب-شکل که ردیفهایی از خارهای متعدد بدنش را پوشانده بود و پنجههایی شبیه عصا داشت، "بسیار شبیه چیزی بود که در یکی از اپیزودهای سریال فیوچراما" ممکن است ببینید.»
بنابراین غیرممکن نیست که در آینده نیز موجودات همین اندازه عجیب و غیرمعمول تکامل پیدا کنند.
لوزوس استدلال میکند: «هر چیز که تصورش را بتوانید بکنید زمانی در گونهای متحول شده است و اگر زمان کافی وجود داشته باشد حتی آنچه را که غیرمحتمل میدانید، میتواند دچار تحول و تکامل شود.»
لوزوس میگوید، جهان امکانهای زیستشناسی بسیار گسترده است و ما ممکن است تا هماکنون نیز همهچیز را در این جهان ندیده باشیم.
لوزوس مینویسد: «خود من هنوز قانع نشدهام که همه شیوههای امکانپذیر هستی و حیات که روی سیارهای مانند زمین میتواند وجود داشته باشد، کشف شده باشد؛ حتی اکثر راههای ممکن هم شناسایی نشدهاند.»
بااینحال، هنوز خیلی دشوار است بتوانیم حدس بزنیم که کدامیک از احتمالاتی که برای آینده زمین برشمرده شده است، تحقق خواهد یافت.
کتاب لوزوس استدلالهای له و علیه احتمال تکامل و این پرسش که آیا اگر بنا باشد «نوار کاست حیات را دوباره پخش کنیم» تاریخ تکرار خواهد شد؟ را بررسی کرده است.
نقش انسان در تکامل
اما، میتوان حدسهای علمی بر مبنای مشاهدات و تجربهها و دانش فعلی ارائه داد که احتمال درست بودنشان بیشتر است.
اما در وهله اول باید درباره تاثیر یک نیروی تکاملی عظیم که هماکنون مشغول تغییر دادن حیات در سراسر جهان است، صحبت کنیم: هومو ساپینس.
اگر انسانها میلیونها سال دوام بیاورند، بر تکامل آینده تاًثیر غیرقابلانکاری خواهند داشت؛ و انتخاب طبیعی انواع مختلفی از حیات را تولید میکند تا بتوانند با محیطزیست تغییر یافته و احتمالاً آلوده شده کنار بیایند.
پیتر وارد، دیرینهشناس از دانشگاه واشنگتن، میگوید: «منقار پرندگان ممکن است بهنحوی تکامل یابد که آنها قادر باشند از قوطیهای کنسرو تغذیه کنند یا موشها خزهای روغنی پیدا میکنند تا بتوانند در آب آلوده و سمی زندگی کنند.»
وارد پیشبینی میکند گونۀ جدیدی از مخلوقات با ویژگیهای «علفی» بهوجود خواهند آمد. این گونه جدید بادوام و سازشپذیرند و با زندگی در کنار انسانها راحتاند و قادرند از دنیای آنها شامل خانه، گربهها، موشها، راکونها، کایوتها، کبوترها، سارها، گنجشکها، مگسها، کنهها و انگلها استفاده کنند.
وارد میگوید، روی زمینی که به واسطه فعالیتهای انسان داغتر و خشکتر میشود؛ فقدان آب شیرین تکاملهای جدیدی را سبب خواهد شد.
پاتریشیا برِنان، یک زیستشناس تکاملی از کالج مونت هولیوک در ماساچوست، میگوید: «من میتوانم حیواناتی را تصور کنم که برای بهدست آوردن و جذب رطوبت هوا تکامل پیدا کرده و قابلیتهای عجیبی را به دست آوردهاند.»
«حیوانات بزرگتر ممکن است در نتیجه تکامل روی پوستشان چیزهایی شبیه باله یا بادبانهای پهن پدیدار شود که به آنها کمک کند رطوبت اوایل صبح را جذب کنند. بهطور مثال زائدۀ یقهمانند مارمولکها میتواند بهطرز اغراقآمیزی پهن شود تا بتوانند از این طریق آب جمع کنند.»
برنان میگویند در دنیایی که گرمتر شده است، باید انتظار پدیدار شدن پستانداران و پرندگان عریان را نیز داشت.
«پستانداران ممکن است خزهای خود را در نقاطی از بدن از دست بدهند و از طریق جیبهایی که روی پوستشان ایجاد شده است، آب جمع کنند. در سیارهای که گرمتر شده است، حیوانات خونگرم (اندوترمیک که خودشان مسئول تولید گرما هستند) ممکن است دوران سختی داشته باشند؛ بنابراین پرندگان در آب و هوای گرمتر برای جلوگیری از گرمازدگی ممکن است بخشی از پرهای خود و پستانداران بیشتر خزهای خود را از دست بدهند.
زندگی پساطبیعی
همانطور که محقق بی بی سی لارن هولت در یکی از برنامههای خود در سریال تمدن ژرف به آن اشاره کرد، یکی از مسیرهایی که سیاره زمین در آینده ممکن است طی کند «پسا طبیعی بودن» است.
اما برای تکامل آینده مسیرهای جایگزینی نیز وجود دارند: برای مثال؛ ممکن است نوادگان روشنفکر ما تصمیم بگیرند طبیعت را دوباره به حالت وحشی و دستنخورده خود بازگردانند و اجازه دهند تکامل طبیعی راه خود را بپیماید یا انسانها ممکن است منقرض شوند.
وارد میگوید، انقراض میتواند منجر به نوآوری گسترده تکاملی شود. در صورت بروز یک انقراض گسترده، ساعت تکاملی مجدداً تنظیم میشود. او ادامه میدهد، بعد از یک انقراض بزرگ، زمین و حیوانات کاملا تغییر خواهند کرد.
انقراض پرمین که ۲۵۲ میلیون سال پیش رخ داد، بیش از ۹۵ درصد از موجودات دریایی و ۷۰ درصد از موجودات خشکی شامل خزندگانی با بالۀ پشتی و خزندگان عظیمالجثه شبیه پستانداران را که در آن زمان بر زمین حکمرانی میکردند، از بین برد.
این انقراض برای تکامل دایناسورها فضا باز کرد تا بتوانند حیوانات حاکم بر زمین شوند. این نتیجه به همان اندازه که بعد از انقراض بزرگ کرتاسه- ترشیاری، پستانداران جای دایناسورها را گرفتند، نامحتمل و غیرقابل انتظار مینمود.
وارد میگوید: «انقراض بزرگ چیزی بیشتر از تغییر تعداد گونههای زمین انجام داد. این انقراض آرایش حیات روی زمین را تغییر داد.»
برخی از زیستشناسان معتقدند، به دنبال یک انقراض بزرگ، یک شکل کاملاً جدید از حیات روی کرۀ زمین پدیدار خواهد گشت؛ که حتی نمیتوانیم از هماکنون پیشبینی کنیم این حیات چه شکلی خواهد داشت.
برای مثال، در نخستین میلیاردها سالِ حیات روی کره زمین، به دلیل کمبود اکسیژن و اینکه سلولها هنوز تکامل نیافته بودند تا از اکسیژن برای تولید انرژی استفاده کنند؛ به وجود آمدن حیواناتی که با اکسیژن تنفس کنند غیرقابل تصور بود. چنین چیزی با «رویداد اکسیداسیون بزرگ» - که در حدود ۲.۴ میلیارد سال قبل رخ داد – و پدیدار شدن باکتریای فتوسنتز کننده که به نخستین انقراض بزرگ زمین انجامید، برای همیشه تغییر کرد.
لئوناردو بیتلسان، یک زیستشناس تکاملی در مؤسسه تکنولوژی ماساچوست، میگوید: «نوآوریهای زیادی تاکنون رخ داده که پیشبینی آن قبل از رخ دادنشان سخت بود؛ اما بهمحض اینکه شروع به رخ دادن کردند، سیاره ما تغییر کرد.»
زمین بعد از انقراض انسان
بنابراین، اگر انسان منقرض شود، هر آنچیزی که اکنون وجود دارد طی ۱۰۰ میلیون سال دیگر تا چهاندازه پیچیدهتر یا وحشیتر خواهد شد؟ آیا میتوانیم انتظار دیدن درختانی را داشته باشیم که راه میروند یا بعد از کشتن حیوانات با شیرههای سمی یا دارتهای مسمومشان آنها را میخورند؟ آیا حیات دریایی تغییر خواهد کرد و شاهد عنکبوتهایی خواهیم بود که در آب زندگی میکنند و از تارهایشان برای شکار ماهی ساردین استفاده میکنند؛ یا ماهیها پرواز کردن را یاد میگیرند و میتوانند از حشرات و پرندگان تغذیه کنند؟
آیا حیواناتی که در اعماق دریا زندگی میکنند برای فریب دادن شکارچیان، اغوای شکار یا تاثیرگذاری روی جفت نر از خود هولوگرامهای درخشان متساعد میکنند؟ شاید هم نهنگهای قاتل یا گربه ماهیها توانایی اجدادشان در دویدن روی زمین را دوباره بهدست آورند و در ساحل توانمندتر ظاهر شوند؟
آیا ممکن است موجوداتی را ببنیم که در مکانهایی که پیش از این خاستگاهشان نبوده است، زندگی کنند؟ بهطورمثال: قارچهای سمی و سبک که همچون عروسهایی هوایی در میانۀ زمین و هوا معلقند و به دور هر چیزی که با آنها روبرو میشود میپیچند و میخورندش؟ یا حشرات و عنکبوتهایی که میتوانند در ابرها لانههای ابریشمی بسازند و از موجودات زندهای که در آسمان فتوسنتز میکنند تغذیه میکنند؟ آیا ممکن است که گیاهان و میکروبها چیزی شبیه پنلهای خورشیدی را تولید کنند تا نور خورشید را دنبال و متمرکز کند؟ آیا ممکن اس واحههای سبز در زمینهای یخبسته ایجاد شود؟
آکتیپیس میگوید: هستی هیچکدام از این مخلوقات فانتزی ناممکن نیست. نمونههایی از آنها هماکنون در طبیعت وجود دارد: عنکبوتهای دریانورد و پرنده وجود دارند؛ زندگی میکروبی در ابرها وجود دارد؛ و ماهی اعماق دریا به نام انگر فیش یک توپ درخشان روی پیشانی دارد تا با آن قربانی را جذب کند.
برخی از جمعیتهای نهنگهای قاتل و گربهماهیها میتوانند برای شکار حیوانات تا ساحل بیایند؛ و واحههایی سبزی از حیات در یخها و در جاهایی که باقیماندههای کریوکونیت – خاک سیاهرنگی متشکل از میکروبها، سنگ و دوده – یافت میشود؛ هماکنون هم وجود دارد.
جو وولف، یک زیستشناس تکاملی از دانشگاه هاروارد، به این نکته اشاره میکند که برخی درختان هماکنون هم قادر به راه رفتن هستند. آنها به آهستگی «قدم میزنند» و به سمت منابع آب میروند. او فکر میکند اینکه درختان تکامل پیدا کرده و قادر باشند با استفاده از تولید گازهای سمی یا شاخههای تیغدارشان شکار کنند، محتمل است. بالاخره ما هماکنون هم گیاهان سمی مثل گیاه گوشتخوار ونوس داریم.
او همچنین به وجود عنکبوتهایی اشاره میکند که ماهی میخورند و میگوید میکروبهایی که در ابرهای ساکن خواهند شد احتمالاً حاصل تکامل «پروکلوروکوکوس» - موجودات ریزی که در بالاترین لایههای اقیانوس زندگی میکنند – خواهند بود.
سازگاری و تغییر خاستگاه
برای مثال؛ ماهی انگلر نر را درنظر بگیرید؛ این حیوان برای آنکه بتواند به کمبود شدید جفت در اعماق اقیانوس پاسخ دهد یک روش نوین یافته است. وقتی یک جفت ماده را میبیند، به بدنش میچسبد.
کریستین هوک، یک اکولوژیست رفتارشناس از دانشگاه مریلند، میگوید: «احتمال اینکه او یک ماهی ماده دیگر را ببیند بسیار کم است برای همین برای بارور کردن ماهی ماده زود تسلیم نمیشود.»
«بنابراینف ما ممکن است تغییراتی از این دست را در حیوانات دیگر هم ببنیم و من گمان میکنیم با گذشت زمان انتخاب به نفع حیواناتی خواهد بود که خودشان به تنهایی تولید مثل کنند.»
بر اساس چیزی که هماکنون درباره طبیعت میدانیم، نباید تصور کنیم که موجودات در خاستگاههای خود باقی خواهند ماند.
لین کاپورال، زیستشیمیدان و نویسنده، به «ماهیهای پرنده» اشاره میکند که هماکنون هم وجود دارند و میتوانند حشره (و حتی پرنده) شکار کنند، و برخی ماهیها قادرند در خشکی راه بروند، حتی میتوانند از درختان بالا بروند. حتی اسکوئیدها گاهی بر سطح اقیانوس پرواز میکنند.
لوزوس میگوید: «نهایتا امکانهایی که برای زمین وجود دارد آنقدر گسترده و نامطمئن است که انتظار هر رویدادی میرود. زندگی میتوانند به اشکال مختلفی تغییر کند.».
اما با توجه به اینکه زندگی کنونی نیز به اندازه کافی عجیب است، نمیتوان این موضوع را رد کرد که در آینده نیز میتوان انتظار وقوع عجایب بیشتری را داشت.
دیسکون میگوید، بسیاری از مخلوقاتی که او در سال ۱۹۸۱ در کتاب «بعد از انسان» به آنها اشاره کرد، کشف شدهاند: برای مثال، خفاشهایی که راه میروند، مارهایی که میتوانند به هوا بپرند و خفاش شکار کنند.
او در چاپ سال ۲۰۱۸ کتابش مینویسد: «[طی این سالها]دفعات بسیار زیادی بوده که با افکار، تغییرات تکاملی و محیطزیستی مواجه شدهام، که اگر هر کدام از آنها را در کتاب "بعد از انسان" [چاپ ۱۹۸۱]گنجانده بودم؛ به احتمال زیاد سبب خنده مخاطبان میشد.»