۲۵ عامل روانی، پزشکی و فیزیکی بروز فراموشی که آلزایمر یا زوال عقل نیستند
حتما برای شما هم پیش آمده که گهگاه احساس ناخوشایند فراموشی را تجربه کرده باشید. تجربههایی از این دست معمولا هراسآور هستند و به محض وقوع، ترس از ابتلا به آلزایمر را تشدید میکنند. به علاوه، تجربههای پیدرپی فراموشی باعث بروز پرخاشگری و کلافگی میشوند و در پیشبرد طبیعی برنامههای روزمره اخلال ایجاد میکنند
با وجود اینکه در اکثر مواقع، آلزایمز و سایر انواع زوال عقل مسؤول بروز فراموشی هستند، عوامل گذرای دیگری هم میتوانند در بروز فراموشی نقش پررنگی ایفا کنند. خبر خوب این است که بسیاری از این عوامل گذرا قابل شناسایی و درمان هستند.
در این مقاله ۲۵ مورد از عوامل روانی، پزشکی و فیزیکی بروز فراموشی را معرفی میکنیم. این عوامل عموما باعث بروز فراموشی موقتی میشوند، اما اگر کنترل نشوند، میتوانند ریسک ابتلا به آلزایمر یا زوال عقل را در سنین پیری افزایش دهند.
عوامل روانی بروز فراموشی
از آنجاییکه مغز و بدن با هم ارتباط تنگاتنگی دارند و همواره یکدیگر را تحت تأثیر قرار میدهند، میتوان با قاطعیت گفت که احساسات و افکار، سلامت ذهن را تأمین یا تخریب میکنند. گاهی انرژی بسیاری که صرف مدیریت کردن و کنار آمدن با احساسها و افکار حاصل از استرس زندگی روزمره میشود، پرداختن به آنچه مهم است را دشوار میکند. معمولا این محرکهای احساسی با دریافت حمایت اطرافیان، مشاورهی مناسب و تغییر شیوهی زندگی از بین میروند. گاهی حتی کسب آگاهی از آنچه باعث بروز فراموشی میشود هم میتواند برای بهبود یافتن کافی باشد.
در ادامه ۴ محرک روانی که میتوانند به تدریج به سلولهای مغز آسیب بزنند و باعث بروز فراموشی شوند را معرفی میکنیم.
۱. استرس
استرس بیش از حد میتواند ذهن را از اطلاعات نامناسب پر کند و با ایجاد حواسپرتی، باعث خستگی مفرط مغز شود. استرس کوتاهمدت و شدید میتواند باعث ایجاد فراموشی لحظهای شود. این در حالی است که استرس بلندمدت و تدریجی میتواند ریسک ابتلا به زوال عقل را به میزان قابلتوجهی افزایش دهد. فراگیری شیوههای مدیریت استرس، راهکاری مؤثر و بسیار حیاتی برای بهبود سلامت ذهن و ارتقای کیفیت زندگی است.
۲. افسردگی
از میان انبوهی از اختلالهای روحی و روانی، افسردگی پررنگترین نقش را در بیحس کردن مغز نسبت به محرکهای خارجی، ایجاد بیانگیزگی، کاهش قدرت حافظه و تمرکز و تضعیف سطح آگاهی از محیط اطراف ایفا میکند. هنگامی که با افسردگی دست و پنجه نرم میکنید، مغز به قدری خسته میشود که قدرت و توانایی کافی برای توجه کردن به اطلاعات موجود در محیط پیرامون و یادآوری آنها را ندارد. در چنین شرایطی، داشتن حس فراموشی اجتنابناپذیر است.
افسردگی باعث بروز حواسپرتی هم میشود که به نوبهی خود یادآوری را دشوار میکند. این اختلال همچنین با کاهش کیفیت خواب، حساسیت مغز نسبت به محرکهای حاوی اطلاعات را به شدت کم میکند و مسیر را برای وقوع فراموشی هموار میکند. محققان ارتباط تنگاتنگ موجود میان افسردگی و بروز فراموشی را با استفاده از اصطلاح «شبهی زوال عقل» توضیح میدهند.
افراد مبتلا به این نوع زوال عقل باید تواناییهای شناختی خود را با آزمایش دادن به چالش بکشند تا بهترین شیوه برای مقابله با این نوع فراموشی را پیدا کنند. افراد مبتلا به این نوع زوال عقل، در زندگی روزمره دچار احساس جداافتادگی و فراموشی رویدادهای بدیهی میشوند، اما به هنگام ارزیابی تواناییهای شناختی، معمولا عملکرد خوبی را به نمایش میگذارند. دلیل این عملکرد خوب این است که مغز این افراد هنوز به اندازهی مغز یک فرد مبتلا به فراموشی از نوع آلزایمر یا زوال عقل شدید آسیب ندیده است و بهبودی هنوز هم با استفاده از داروهای مناسب و مشاورهی دقیق به دست میآید.
۳. اختلال اضطراب
شاید احساس حواسپرتی ناگهانی حین شرکت در یک جلسهی امتحانی یا حین صحبت دربارهی یک موضوع خاص برایتان ناآشنا نباشد. در چنین مواقعی مدام به مغز خود برای یادآوری اطلاعات فشار وارد میکنید چون میدانید که پاسخ در پس ذهنتان پنهان شده است و فقط قصد نمایان شدن ندارد! دلیل بروز این نوع فراموشی کوتاه مدت، اختلال اضطراب است.
اختلال اضطراب میتواند به شیوههای گوناگون و در محیطهای مختلف بروز پیدا کند. یکی از مرسومترین مواقع بروز اختلال اضطراب و فراموشی حاصل از آن، زمانهایی است که باید در امتحان یا جلسهای مهم شرکت کنید. اختلال اضطراب با نمودهای فیزیکی، همچون داغ شدن بدن و عرق کردن شدید، شروع میشود و با ایجاد فراموشی لحظهای ادامه پیدا میکند. به خاطر داشته باشید که این اختلال مرسومتر از آن است که فکرش را میکنید و بهبود آن با استفاده از دارو (در صورت نیاز) و دریافت مشاورهی مناسب کاملا امکانپذیر است.
۴. سوگواری
طی کردن روند سوگواری انرژی ذهنی و جسمی بسیاری میطلبد. این باعث میشود که سطح انرژی مغز برای پرداختن به اتفاقهای رخداده در محیط پیرامون و مبارزه با فراموشی بسیار کم شود. تأثیر سوگواری روی مغز، به تأثیری که افسردگی و اختلال اضطراب روی تواناییهای شناختی میگذارند شباهت زیادی دارد. اگر درحال طی کردن مراحل سوگواری هستید و احساس میکنید که دچار فراموشی شدهاید، مدت زمان بیشتری را به بهبود سلامت ذهن خود اختصاص دهید. فراموش نکنید که اگر به کمک دیگران نیاز دارید، حتما درخواست کمک کنید و تلاشهای دیگران برای کمک را نادیده نگیرید.
عوامل پزشکی بروز فراموشی
گاهی بروز فراموشی در اثر مصرف برخی داروها یا انجام بعضی فرآیندهای درمانی صورت میگیرد. این داروها و فرآیندهای درمانی روی نحوهی فعالیت گیرندههای مغز و میزان حساسیت آنها به محرکهای خارجی تأثیر میگذارند و میتوانند کمابیش باعث بروز فراموشی موقت شوند. در ادامه ۶ مورد از این عوامل پزشکی شرح داده شدهاند.
۱. داروهای اعصاب و روان
استفاده از داروهای قوی اعصاب و روان با کاهش حساسیت مغز و افزایش ریسک ابتلا به فراموشی رابطهی مستقیم دارد. این داروها معمولا به شدت خوابآور و کسلکننده هستند و در صورت مصرف مداوم میتوانند باعث بروز زوال عقل در سنین بالاتر شوند. اگر مجبور هستید از داروهایی از این دست استفاده کنید، سعی کنید در کنار مصرف آنها تغذیهی مناسبی داشته باشید و ورزش مستمر را در برنامهی روزمرهی خود بگنجانید.
۲. داروهای تجویزی
به صرف تجویزی بودن یک دارو نمیتوان مصرف آن را بدون عوارض جانبی تلقی کرد. بسیاری از داروهای تجویزی، هنگامی که درست طبق توصیهی پزشک هم مصرف شوند، میتوانند در بروز فراموشی و وارد کردن آسیب به سلولهای مغزی مؤثر واقع شوند. اگر همزمان چندین داروی تجویزی مصرف میکنید، احتمال بروز فراموشی بیشتر است.
اگر به صورت همزمان تحت نظر چندین پزشک مختلف درمان میشوید، فراموش نکنید که لیستی جامع از داروهایی که مصرف میکنید را به آنها ارائه کنید. گاهی بروز تداخل دارویی باعث میشود ابتلا به فراموشی محتملتر شود. اگر متوجه وجود علائم شدیدی از فراموشی شدید، حتما پزشک معالج خود را در جریان بگذارید تا در صورت امکان دُز مصرف داروها را کاهش دهد. خوشبختانه فراموشی حاصل از مصرف داروهای تجویزی موقتی است و میتوان آن را با کنترل مداوم و دقیق بهبود داد.
۳. شیمیدرمانی
درمان سرطان با استفاده از شیمیدرمانی میتواند باعث تضعیف حافظه و بروز فراموشی شود. داروهایی که برای شیمیدرمانی مصرف میشوند، تواناییهای شناختی مغز را ضعیف میکنند. نکتهی دلگرمکننده در خصوص فراموشی ناشی از شیمیدرمانی، موقتی بودن آن است. سعی کنید پس از اتمام دورهی شیمیدرمانی، با مشورت پزشک معالج، از غذاهای مغذی استفاده کنید تا از تخریب بافتهای مغز جلوگیری شود.
۴. عمل قلب
یافتههای علمی مطالعههای صورت گرفته در خصوص رابطهی موجود میان عملکرد قلب و مغز نشان دادهاند که عمل قلب میتواند ریسک ابتلا به اختلالهای مرتبط با فراموشی را افزایش دهد و حافظه را تضعیف کند. خوشبختانه بخش بزرگی از آسیب ایجاد شده با گذر زمان و سالم زیستن از بین میرود. اگر پس از عمل قلب متوجه پیشرفت علائم فراموشی شدید، حتما پزشک معالج خود را در جریان بگذارید، شاید لازم باشد که برای تقویت حافظه از دارو استفاده کنید.
۵. بیهوشی
بیهوشی یکی از فرآیندهای پزشکی است که نقش بسیار پررنگی را در بروز علائم فراموشی ایفا میکند. یافتههای علمی موجود در این زمینه نشان دادهاند که فراموشی ناشی از بیهوشی در اغلب مواقع گذرا و طبیعی است و فقط چند روز طول میکشد. اما نکتهی مهم دیگر این است که بیهوشیهای پیدرپی میتوانند آسیبهای جبرانناپذیری به سلامت سلولهای مغزی وارد کنند. بنابراین، تا جای ممکن باید از بیهوشی کامل دوری کرد.
۶. شوکدرمانی
شوکدرمانی (ECT) یا درمان الکتروشوک یکی از شیوههای درمانی مؤثر برای بیمارانی است که از افسردگی بسیار شدید رنج میبرند. متأسفانه این شیوهی درمانی وجههی تاریکی هم دارد و آن تأثیرهای منفی است که روی تواناییهای شناختی مغز میگذارد و به دنبال آن، فراموشی را تشدید میکند. اگر روزی بر سر دوراهی استفاده یا عدماستفاده از این شیوهی درمانی قرار گرفتید، حتما از پزشک معالج بخواهید تا مزایا و معایت شوکدرمانی را با دقت برایتان شرح دهد. گاهی اندکی فراموشی به داشتن زندگی باکیفیتتر و عاری از افسردگی حاد میارزد.
عوامل طبیعی و فیزیکی بروز فراموشی
همیشه نمیتوان دلیل بروز فراموشی را مرتبط با عوامل احساسی یا دارویی دانست. گاهی باید ریشهی بروز فراموشی را در وقایع طبیعی و فیزیکی جستجو کرد. در ادامه، ۱۵ مورد از عوامل طبیعی و فیزیکی که میتوانند در بروز فراموشی مؤثر واقع شوند آورده شدهاند.
۱. خستگی مفرط و کمبود خواب
هر چقدر از مزایای داشتن خواب کافی بگوییم، باز هم نمیتوانیم اهمیت آن را آنطور که شایسته است ترسیم کنیم. به اندازهی کافی خوابیدن به کاهش احتمال اضافه وزن، افزایش انرژی و بهبود تفکر خلاقانه و شفاف اندیشیدن کمک شایانی میکند. یافتههای علمی در خصوص اهمیت خواب ثابت کردهاند که داشتن خواب کافی (۷ تا ۹ ساعت برای بزرگسالان) باعث بهبود حافظه و کاهش ریسک ابتلا به آلزایمر، زوال عقل و دیگر اختلالهای مرتبط با فراموشی میشود. اگر عادتهای خواب ناسالمی دارید، هر چه سریعتر در صدد تصحیح آنها برآیید.
۲. ضربهی مغزی و آسیبهای وارده به سر
یکی از شایعترین پیامدهای ضربه مغزی یا وارد شدن آسیبی شدید به سر بروز فراموشی کوتاه مدت است. معمولا این نوع فراموشی با گذر زمان و تحت درمان مداوم بودن از بین میرود، اما محققان به تازگی دریافتهاند که این آسیبهای به ظاهر بهبودیافته میتوانند احتمال ابتلا به زوال عقل را در سنین بالاتر افزایش دهند. سعی کنید تا جای ممکن از وارد شدن ضربه به سر جلوگیری کنید. هنگام ورزش کردن از لباسهای ایمنی مخصوص استفاده کنید و به محض وارد شدن ضربه به سر، به پزشک مراجعه کنید. همچنین به خاطر داشته باشید که پس از آسیب دیدن سر به مدت چند روز نباید فعالیتهای سنگین انجام دهید.
۳. کمبود ویتامین ب۱۲
وجود ویتامین ب ۱۲ به اندازهی کافی در بدن بسیار حیاتی است. در شرایطی که کمبود ویتامین ب۱۲ بسیار شدید باشد، علائم فراموشی خود را به گونهای جلوه میدهند که تمییز دادن آنها از علائم زوال عقل عملا ناممکن میشود! خوشبختانه در اکثر مواقع، این علائم با مصرف صحیح و به موقع مکملهای دارویی یا مواد غذایی حاوی ویتامین ب۱۲ کمرنگ میشوند. فراموش نکنید که در معاینههای سالانه خود به میزان ویتامین ب۱۲ توجه ویژهای داشته باشید.
۴. اختلالهای تیروییدی
هر دو نوع اختلالهای تیروییدی مرسوم، کمکاری و پرکاری، روی تضعیف تواناییهای شناختی مغز و بروز فراموشی تأثیر میگذارند. اگر مدام در یادآوری نکتههای مختلف، اعم از نام مکانها یا افراد، به مشکل برمیخورید، حتما آزمایش تیرویید بدهید. اختلالهای تیروییدی تا حد زیادی قابل درمان هستند و میتوان فراموشی ناشی از آنها را با مصرف داروهای محرک هورمونهای تیروییدی بهبود بخشید.
- ۱۲ روش طبیعی برای کنترل و درمان کمکاری و پرکاری تیروئید
۵. نارسایی کلیوی
در شرایطی که کلیهها عملکرد درستی نداشته باشند، تجمع مواد دفعی تواناییهای مغز را ضعیف میکنند. در مطالعهای علمی که در سال ۲۰۱۷ انجام شد، مشخص شد که وجود داشتن ذرههای پروتئین، به خصوص آلبومین، در ادرار میتواند نشانهای از بروز فراموشی و تخریب تواناییهای شناختی مغز باشد.
۶. نارسایی کبدی
بیماریهای کبدی، همچون هپاتیت، میتوانند باعث آزاد شدن مواد سمی در جریان خون شوند. حضور این مواد در خون میتواند به بروز فراموشی ناشی از آسیبهای مغزی دامن بزند. آسیبهای مغزی-کبدی میتوانند به طور همزمان به سلولهای مغز و کبد فشار زیادی وارد کنند و سلامت آنها را با خطرهای بسیار جدی مواجه کنند. اگر فراموشی ناشی از بروز این آسیبها در مراحل اولیه شناسایی و درمان نشود، ممکن است ادامهدار شود و کاری کند که مغز دیگر نتواند به عملکرد عادی خود بازگردد.
۷. اِنسفالیت
اِنسفالیت یا التهاب مغز اختلالی است که باعث آسیب دیدن بافتهای مغز در اثر بروز عفونت میشود. آسیبهای وارده توسط انسفالیت میتواند مسیر را برای ابتلا به زوال عقل، گیجی و سردرگمی شدید و بروز مشکلهای حاد حافظه هموار کند. علائم فراموشی ناشی از این اختلال معمولا با تب شدید، سردردهای مزمن و حتی تشنج همراه هستند. اگر با علائمی از این دست مواجه شدید، حتما آنها را جدی بگیرید و هر چه سریعتر به پزشک مراجعه کنید.
۸. هیدروسفالی با فشار طبیعی
پیامدهای منفی اختلال هیدروسفالی با فشار طبیعی (NPH) معمولا در سه بخش دستهبندی میشوند: مشکلهای شناختی، بیاختیاری ادرار و ضعف در تعادل و دشواری در راه رفتن. بروز فراموشی یکی از نخستین علائم گویای ابتلا به این اختلال است. اگر این اختلال در مراحل اولیهی پیشرفت شناسایی شده و نسبت به درمان آن اقدام شود، میتوان به حفظ بخش بزرگی از بافت مغز و کاهش ریسک ابتلا به فراموشی دائمی امیدوار بود.
۹. بارداری
بارداری با بروز تغییرهای گستردهای در سطح هورمونهای مختلف بدن همراه است. این تغییرهای هورمونی میتوانند باعث حواسپرتی و بروز فراموشی موقتی شوند. خوشبختانه، این نوع فراموشی با مصرف مکملهای دارویی و غذایی قابل کنترل است و جایی برای نگرانی باقی نمیگذارد.
۱۰. یائسگی
یائسگی هم مانند بارداری با تغییرهای هورمونی بسیاری همراه است که در وهلهی اول کیفیت خواب را تحت تأثیر قرار میدهند. کاهش کیفیت خواب هم به نوبهی خود باعث تضعیف تواناییهای شناختی مغز و بروز فراموشی میشود. درمان این نوع فراموشی هم با مصرف مکملهای غذایی و دارویی تجویزشده توسط پزشک ممکن است.
۱۱. بیماریهای عفونی
ابتلا به انواع بیماریهای عفونی، مانند ذاتالریه و عفونت مجاری ادراری، میتواند باعث بروز فراموشی در بزرگسالان شود. معمولا یکی از نخستین علائم بیماریهای عفونی، بروز روانآشفتگی است که فعالیتهای شناختی مغز را تحت تأثیر قرار میدهد. اگر به یک بیماری عفونی مبتلا هستید، از خوددرمانی پرهیز کنید و با مراجعه به پزشک و مصرف داروهای مناسب، از بروز فراموشی جلوگیری کنید.
۱۲. سکته
هر دو نوع سکتهی مغزی و قلبی به طور مستقیم روی عملکرد مغز تأثیر میگذارند و بسته به شدت سکته، از سلامت بافتهای آن میکاهند. گاهی فراموشی ناشی از سکته دائمی است، اما در مواقع دیگر با درمان مداوم میتوان بخش زیادی از سلامت از دسترفتهی مغز را بازیابی کرد.
۱۳. حملهی ایسکِمی گذرا
حملهی ایسکمی گذرا (TIA) معمولا با نام «سکتهی خفیف مغزی» هم شناخته میشود و به آمبولی موقت یکی از رگهای مغز اشاره دارد. این اختلال وقفهای کوتاهمدت در فعالیت مغز ایجاد میکند که معمولا گذرا است و خطری ندارد، اما میتواند باعث بروز فراموشی موقتی شود. علائم این حملهی مغزی عموما بهخودیخود بهبود مییابند، اما معالجه توسط پزشک ضروری است.
۱۴. تومور مغزی
تومورهای مغزی معمولا باعث بروز سردرد و مشکلهای جسمی متعددی میشوند، اما میتوانند روی قدرت حافظه هم تأثیر منفی بگذارند. بسته به خوشخیم یا بدخیم بودن تومور مغزی، میزان فراموشی ایجادشده هم متفاوت است. مصرف داروهای خاص معمولا تبعات منفی این نوع فراموشی را کمرنگ میکند.
۱۵. افزایش سن
یکی از پدیدههای اجتنابناپذیری که میتواند باعث بروز فراموشی شود، افزایش سن است. با بالا رفتن سن، قدرت مغز برای فراگیری تواناییهای جدید کاهش مییابد و نوعی رکود در نحوهی فعالیت مغز برقرار میشود. با آنکه نمیتوان جلوی بالا رفتن سن را گرفت، میتوان با داشتن تغذیهی مناسب و تحرک کافی از بروز فراموشی جلوگیری کرد.
حرف آخر
وقتی حرف از فراموشی در میان باشد، آلزایمر و زوال عقل نخستین اختلالهایی هستند که برای توجیه این پدیده به ذهن میرسند. توجه بسیار به این دو اختلال مرسوم باعث شده از عوامل روانی، پزشکی و طبیعی دیگری که میتوانند باعث بروز فراموشی، هر چند موقت، شوند غافل شویم. فراموش نکنید که این عوامل، در صورت درمان نشدن، میتوانند محرکهای قوی برای افزایش ریسک ابتلا به آلزایمر و زوال عقل در سنین بالاتر باشند. بنابراین، توجه به پیامدهای آنها ضروری و درمان کردنشان حیاتی است.