زندگی|استرس

اگر در زندگی با استرس سرکار نداشته باشیم چه اتفاقی میفته؟!

استرس یکی از ابعاد زندگی در دنیای جدید است و زندگی ما در سرعت و رقابت شدید رو به جلو در حال حرکت است. چالش‌های بزرگی هر روز بر سر راه ما وجود دارد. استرس اجاره خانه، استرس در محل کار، استرس قسط بانک، استرس رفتار خانواده و استرس‌هایی که زندگی به همراه دارد

اگر در زندگی با استرس سرکار نداشته باشیم چه اتفاقی میفته؟!
در دل بحث‌های یک مهمانی یا در لابه‌لای یک درددل دوستانه؛ صحبت از استرس یکی از حرف‌هایی است که هر روز بین ما مطرح می‌شود.
 
 

استرس یکی از ابعاد زندگی در دنیای جدید است و زندگی ما در سرعت و رقابت شدید رو به جلو در حال حرکت است. چالش‌های بزرگی هر روز بر سر راه ما وجود دارد. استرس اجاره خانه، استرس در محل کار، استرس قسط بانک، استرس رفتار خانواده و استرس‌هایی که زندگی به همراه دارد، چالش‌هایی است که ما در زندگی خود به آن برمی‌خوریم و ما را به این نتیجه می‌رساند که استرس اجتناب ناپذیر است و این امر تغییر نمی‌کند.

ما سعی می‌کنیم از موقعیت‌های استرس‌زا دوری کنیم. استرس مفهوم نه چندان مثبتی دارد و همواره تصویری نزدیک به اندوه و تشویش را برایمان تداعی می‌کند. اما واقعا استرس تا این حد ترسناک و مهیب است؟ اساساً اگر استرس نبود آیا ما از تختخواب گرم و نرم خود دل می‌کندیم؟

استرس بخشی از زندگی روزمره ماست

روزانه چالش‌های بسیاری وجود دارد که اگر از پس آن‌ها برآییم در پایان روز احساس موفقیت می‌کنیم. هورمون‌های استرس برای تجربیات اوج مانند تجربه شادی، خلاقیت، کار جدید و تعهدات لازم هستند.

استرس قبولی در آزمون، تشویق مادر و پدر، جشن ازدواج، روز اول کاری، همه و همه به ما نشان می‌دهد که استرس جزئی از زندگی روزمره ماست که احساسات ما را مانند غم و شادی در برمی‌گیرد. شاید این غلط نباشد که بگوییم حدی از استرس موتور حرکت ماست که اگر نباشد شاید ما از کار‌های مفید و موثر باز بمانیم؛ بنابراین تفکر اشتباهی است که بگوییم استرس در زندگی برای سلامتی جسم و روح ما ضرر دارد.

حدی از استرس که ما را به سمت حرکت و تجربه‌های جدید می‌برد نه تنها ضرر ندارد، بلکه ما را بزرگ‌تر و موفق‌تر می‌کند. تجربه شادی فرزندآوری تجربه‌ای است که همراه با استرس است. برای مثال کدام پدر و مادری هستند که از فکر مسئولیت فرزند استرس نداشته باشند؟ بنابراین احساسات ما همواره با استرس همراه است که وجود حدی از آن طبیعی و بدون اشکال است.

استرس زیاد ما را فرسوده می‌کند

اما استرس بیش از حد باعث ناراحتی جسمی، احساسی و رفتاری می‌شود. استرس، ضربان قلب و فشار خون را افزایش می‌دهد. اسید معده را افزایش می‌دهد. موجب بی‌خوابی، خستگی و سردرد می‌شود.

همچنین می‌تواند تمرکز را کاهش دهد؛ بنابراین سطح استرسی که شما در روزمره در مواجهه با آن هستید اهمیت دارد. استرس در هر روز و در طول یک روز متغیر است. قطعاً اگر شما صاحب یک رستوران باشید و در یک رستوران پرمشغله روزانه نگران مواد اولیه، نظم کارکنان و کیفیت غذا‌ها باشید، شرایط متفاوتی با زمانی دارید که با دوستان خود بیرون بروید و روز تعطیل خود را بگذرانید.

اگر شما والد کودک خردسال هستید احتمالاً اکثر مواقع باید در انتظار خوابیدن او باشید تا بتوانید استراحت کنید. همه ما دوست داریم سطح پایینی از خستگی و استرس را تجربه کنیم، اما این چیزی نیست که در واقعیت اتفاق می‌افتد.

استرس خود را کنترل کنیم

باید توجه داشته باشید که اگر در طول روز و هفته از شما تقاضا‌های زیادی می‌شود، قابلیت شما در چه حد است. به عنوان مثال از صبح با مسئولیت‌های زیادی روبرو هستیم و باید فرزندمان را به مدرسه ببریم، سرکار به موقع حاضر شویم و اگر این اتفاق نیفتند موجی از استرس را تحمل می‌کنیم.

زمانی که اتفاقی در محیط کار پیش آمده و مجبوریم ساعات بیشتری را بمانیم و مدرسه فرزندمان نیز تعطیل شده است، قاعدتاً استرس زیادی را تحمل می‌کنیم. زمانی که تقاضا‌های یک فرد بیش از قابلیت‌های او باشد، خستگی زیادی را تجربه می‌کند.

اگر این خستگی ادامه داشته باشد می‌تواند ما را به سمت افسردگی پیش ببرد و عملکرد ما را تضعیف کند. اگر استرس زیادتر از قابلیت ما ادامه داشته باشد در خطر فرسودگی هستیم و باید منابع استرس را شناخته و اگر نمی‌توانیم آن را تغییر دهیم، آن را کنترل کنیم. چنین موقعیت‌هایی را جدی بگیریم و با کمک اطرافیان و متخصصان از فرسودگی بیشتر خودمان جلوگیری کنیم.2

منبع: ایرنا
دیدگاه شما
منتخب سردبیر