واژهای که بینیاز از رمزگشایی است
دوستی از پرمعناترین مفاهیمی است که میشناسیم؛ بهمحض اینکه به ذهن متبادر یا بر زبان جاری میشود مجموعهای از افکار، باورها، احساسات و پیامهای درونیشده، فرصت بازتاب و بروز و ظهور در رفتار ظاهری پیدا میکنند.
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد/نهال دشمنی برکن که رنج بیشمار آرد
حافظ
دوستی در مباحث ارتباطات بینفردی، و همینطور بسیاری از حوزههای علوم اجتماعی، روانشناسی و ادبیات و... موردتوجه قرار گرفته است و پرداختن به آن از این جهت بسیار حائز اهمیت است که اگر تعمیق شود حال انسان و جامعه را خوب میکند و بالعکس. رسیدن به سطحی از روابط که منجر به دوستی پایدار و عمیق شود مستلزم بایدها و نبایدهای بسیاری است.دوستی، دو طرف دارد: من و شما. وقتی مناسبات روزمره شرایطی را پیش رویمان قرار میدهد که به دوستی با هم فکر میکنیم یا به هر دلیلی تصمیم میگیریم با هم دوست شویم معنایی جز این ندارد که در جستوجوی تجربهای جدید، گذر از شرایط فعلی و رسیدن به شرایط مناسبتر، باکیفیتتر و بدون حاشیهتری هستیم. میخواهیم از کنار هم بودن لذت ببریم و با تکیه بر هم به آرامشی بیشتر برسیم.
هزار دشمنم ار میکنند قصد هلاک/ گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
حافظ
شاید به همین دلیل است که دوستی مقدم بر انواع روابط احساسی و اجتماعی فرض میشود. مطالعات و توصیههای بسیاری درباره ملاکها و معیارهای انتخاب دوست شده و کتابهای زیادی نیز به چاپ رسیده است، اما مرور تجربههای فردی نیز راهنمای بسیار خوبی برای رسیدن به دوستی است. همۀ ما در طول سالهای کار و زندگی، کامیابیها و ناکامیهایی در ایجاد و حفظ دوستی داشتهایم. دوستانی را به دست آوردهایم، اگرچه انگشتشمار، اما حتی فکر نبودنشان آزردهخاطرمان میکند:
«اگر تو زخم زنی به که دیگری مرهم/ و گر تو زهر دهی به که دیگری تریاک حافظ»
و دشمنانی را بهاشتباه دوست خطاب کردهایم که با برنامه عمل کرده و در زمان مقتضی ضربۀ خود را وارد کردهاند. به هر ترتیب، دوستی واژهای کوتاه اما مفهومش چند وجهی و حفظ رابطه حقیقیاش نیز سخت نیازمند مراقبت است.
تجربۀ شخصی بنده میگوید رابطهای که نیاز به رمزگشایی کلام، پیام و رفتار طرف مقابل یا بر پایۀ لذت، منفعت و سودجویی یکطرفه باشد، دوستی نیست. در دوستی تعادل و توازن در مناسبات اصل است و اگر اینطور نباشد دیر یا زود آن رابطه بر هم میخورد و چه بسا به دشمنی و زحمت برای طرفین مبدل میشود.
دوستیی کان ز تویی و منیست/نسبت آن دوستی از دشمنیست
نظامی