مهمترین علل بیتفاوتی همسران کدام است؟
یکی از شکایتهایی که زوجین از زندگی مشترکشان دارند، بی محبتی و بیتفاتی همسرشان است که اغلب میتوانند با برخوردهای صحیح، عشق و محبت همسرشان را نسبت به خود جلب کنند.
بیتفاوتی نوعی آفت است که ممکن است هر رابطه بلند مدتی را دست کم یک بار گرفتار کند، زندگی مشترک که دیگر جای خود دارد. انسان وقتی از جانب افراد مهم زندگی خود طرد میشود تصورش از خود به هم میریزد، احساس میکند جذابیتش را برای فرد طرد کننده از دست داده و دیگر مثل سابق برای او ارزشمند نیست.
بدیهی است بعد از مدتی که شادی و نشاط از زندگی چنین فردی رخت بر بسته و او در چنگال دیو هفت سر رنجش، خودخوری، احساس رهاشدگی، خشم، افسردگی، اضطراب و کناره گیری متقابل از فرد طرد کننده گرفتار خواهد شد.
ریشه این بیتفاوتی را پیدا کنید
در درمان بی توجهی همسر باید به ریشهها و علتهای اصلی آن بپردازید. سعی کنید کنترل امور زندگی را به دست بگیرید و متوجه شوید چه چیزی جرقه این بی توجهی را روشن کرده است. بسیار طبیعی است که تصور کنید، فاصله بین شما و همسرتان تقصیر اوست. در حقیقت، این وضعیت، تقصیر هیچکس نیست.
برای آنکه این بازی حق به جانب خاتمه یابد، هر دوی شما باید قبول کنید که در ایجاد مشکل هر چند به طور جزئی نقش داشتهاید. این کار را باید زمانی انجام دهید که از لحاظ جسمی و روحی در آرامش کامل باشید. برای ایجاد آرامش و نشاط در خود، از افکاری که مولد اندوه و سو تفاهم و اضطراب یا توهمِ بی عدالتی و توهم قربانی بودن هستند، به طور جدی اجتناب کنید.
کارنشان تاکید دارند بی توجهی در ازدواج را با کم محبتی یکسان میدانند. زمانی که یکی از طرفین نسبت به همسرش بی محبت باشد، میتوان ریشه اصلی را در تربیت خانوادگی او دانست و یا در اجتماعی که در آن بزرگ شده است. خانوادههایی که ابراز محبت را نشانه ضعف میدانند، در آینده باعث میشوند فرزندانشان، تبدیل به همسرانی بی محبت شوند.
وقتی از همسرتان قبول کنید، برخی از رفتارهای او از تربیت خانوادگی اش به وجود آمده است و او هیچ تقصیری در این بین ندارد، خیلی راحت تر میتوانید او را درک کنید و زمانی که بتوانید او را درک کنید، خواهید توانست به او کمک کنید و مشکل بی توجهی او را حل کنید.
ویژگیهای همسران بی تفاوت
شناختن و درک این افراد هم کار سختی است و علتش هم این است که در ظاهر با محبت و با ملاحظه به نظر می رسند اما وقتی پای به اشتراک گذاشتن احساسات و عمق هیجانات میشود، کاملاً سرد و بی احساس هستند. این اتفاقی زمانی میافتد که فرد به دلیل خاصی از بروز احساساتش جلوگیری میکند، مثلاً افرادی که بینهایت خود خواهند و میخواهند به موقعیت خاصی دست پیدا کنند ممکن است تا زمانی که به رویاها و خواستههای خود نرسند نتوانند احساس واقعی خود را بروز دهند.
کسانی هم هستند که در پی یک طلاق یا شکست عشقی یک رابطهی بد و ناخوشایند، ترسهای روحی و هیجانی دارند. برای این اشخاص، سازش و عاطفه نشان دادن به یک نفر دیگر و داشتن رابطهای معقول و خوشایند بینهایت دشوار است. و همه اینها باعث میشود اگر بهانه یا دلیل سرد بودن شأن مزمن و پیچیده شود، کسی نتواند ذرهای در قلب شأن رخنه کند.
مهمترین علل بیتفاوتی همسران
بیتفاوتی همسران در زندگی یکی از آسیبهای جدی در فروپاشی کانون خانواده است که خود از علل مختلفی برخوردار است و اگر به آن توجه نشود بحران آفرین خواهد بود. روانشناسان اجتماعی تاکید دارند زندگی مشترک بر پایه درک متقابل بنا میشود اما گاهی میبینیم در مقطعی از زمان همسران نسبت به یکدیگر دچار بیتفاوتی میشوند. یکی از عوامل بیتفاوتی همسر در خانواده آن است که فرد سهمی در انتخاب همسر نداشته و با روشهای سنتی مجبور به ازدواج تحمیلی شده است.
حتی اگر در مراحل ابتدایی زندگی، هیچ گونه علاقه و عشقی وجود نداشته باشد، میتوان با تکنیکهای روانشناسی و شناخت نیازها و روحیات هم این عشق و صمیمیت را ایجاد کرد. یکی دیگر از علل مهم بی تفاوتی در زندگی زوجین، بیاحترامی به خواستههای یکدیگر است. گاهی زوجین در زندگی خود به واسطه اینکه رابطهشان در طول زمان عادی میشود دیگر احترام اولیه را به هم نمیگذارند. توهین به همسر موجب میشود که دیگر جایی برای ابراز عشق باقی نماند و همین امر همسر را به سمت بی تفاوتی سوق میدهد...
روانشناسان اجتماعی اظهار کردند وقتی یک همسر برای امور خود اقدام به مشورت با شریک زندگی اش نمیکند و تصمیمات مهم زندگی را به تنهایی میگیرد، همین امر نیز نقش مهمی در ایجاد بیتفاوتی در همسر خود دارد در حالی که مشورت کردن میتواند پایههای زندگی را مستحکم سازد و راهکارهای بهتری را ایجاد کند. یکی از علل مهم بی تفاوتی همسر نیز، قدر ناشناسی است به طوری که برخی از همسران در زندگی خود نسبت به تلاشها و زحمات یکدیگر برای اداره زندگی قدر ناشناسی پیش میگیرند و همین امر فرد مقابل را بی تفاوت میکند.
باید توجه داشت که اگر توجه خود را به همسر معطوف کرده و او را درک کنیم و محیطی آرام برای وی فراهم سازیم و در نزد دیگران، احترامی ویژه برای او قائل باشیم عنصری به نام بیتفاوتی وجود نخواهد داشت. در برخی از مواقع کار زیاد و دل مشغولیهای زندگی و مشکلات کاری موجب این بیتفاوتی میشود که در این صورت نیز ایجاد محیطی آرام و درک متقابل از تلاشهای همسر میتواند تا حدودی بی تفاوتی را از میان ببرد و همسران را وادار کند تا بی تفاوتی را کنار بگذارند.
خطاهایی که باعث بیمحبتی همسر میشود؟
- برخی اشتباهات کوچک سبب ایجاد سو تفاهم میشود که نه تنها رابطه شما را بهتر نمیکند بلکه سبب دوری شما از یکدیگر میشود. پس منظورتان را از صحبت یا رفتارتان صریحاً بیان کنید.
- هرگز همسر خود را به خاطر بی توجهی و بی احساسی خود سرزنش نکنید. ذات مردان بر خلاف زنان به گونهای است که احساسات و با عاطفه بودن در اولویت قرار ندارد و بسیاری از مسائل را به جای گفتن آن و تخلیه احساسات در خود میریزند.
- زمانی را که برای صحبت انتخاب میکنید نباید درمان جمع و یا حتی در حضور فرزندان باشد.
- علت ناراحتی همسرتان را بپرسید اما سوالات شما نباید حالت بازجویی داشته باشد و پس از آن به شوهر خود فرصت دهید به آنها پاسخ دهد و عجلهای در شنیدن آن نداشته باشید. سعی کنید سوالات زیاد و طولانی نپرسید.
- فراموش نکنید آقایان اگر با مشکلات کاری مواجه شوند، احساست و عاطفه آنها کم میشود. بنابراین بی توجهی شوهر را مستقیم به مسائل زناشویی و مشکل در محیط خانواده ارتباط ندهید. بیشتر مردها اگر دچار مشکل کاری باشند، تعادل روحی آنها به هم میخورد.
- برخی از شوهرهای بی توجه از نحوه رفتار خود آگاه نیستند. پس بهتر است به جای اینکه او را به انجام ندادن رفتارهای مورد علاقه سرزنش کنید، رفتار او را به همان میزان و سطحی که هست برایش توضیح دهید. زمانی که رفتار شوهر را را توصیف میکنید اصلاً در مورد خوبی و بدی آن قضاوت نکنید.
- انتظار نداشته باشید همه تقصیرها از جانب همسر است. شما هم باید تلاش کنید که در خود تغییراتی انجام دهید.
چرا فن بیان با همسر در رابطه زناشویی مهم است؟
رابطهی زن و شوهر این امکان را برای آنها فراهم میکند تا با گفت و گو و صحبت کردن باهم مشکلات خود را حل کنند. یا آنها را به میزان قابل توجهی کاهش دهند.
حال اگر زوجی این مهارتهای کلامی و ارتباطی را آموزش ندیده باشند. و بلد نباشند. در یک وضعیت ناراحت کننده قرار میگیرند. و حتی ممکن است که رابطهی آنها به کل خراب شود. و زندگی که میتوانست سالها با خوشحالی ادامه پیدا کند، از بین میرود.
ارتباط و فن بیان بسیار خوب و اصولی با همسر، باعث میشود تا او بتواند نیازها، خواستهها و حتی علایق خود را با ما در میان بگذارند و البته عشق و محبت خود را به آسانی نسبت به شما ابراز کند. در نتیجه به صورت شگفت انگیز و عالی از عهدهی تمام مشکلات و مسائلی که در خانواده پیش میآید، ا کمک هم بر می آیید.
اما از جهت و سمت دیگر نبود این مهارت، عملکرد درست و عاشقانه را از طرفین و حتی خانواده آنها میگیرد. به همین خاطر است که ما بسیاری از افراد را میبینیم که با هم زندگی میکنند اما درگیر طلاق عاطفی شدهاند. چون زمانی که رابطه صمیمانه و عاشقانه متوقف میشود. به تدریج یا حتی به صورت کاملاً ناگهانی عشق به ناراحتی و حتی خشم تبدیل میشود. و انواع کشمکشها، انتقادها، سکوتهای مخرب، و مشکلات فراوان حل نشده به وجود میآید.
گفتگو کردن بهترین راه برای کاهش بیتفاوتی همسر
بهترین راه برای خلاصی از این وضعیت، گفتگو کردن با همسر است. گفتگو با همسر بیتفاوت برای اغلب زن یا شوهرهای طرد شده کار آسانی نیست. برخی میترسند مطرح کردن این مسئله مسبب آغاز جنگ انفعالی جدیدی از سوی همسر باشد مثلاً او طرد کننده تر شود. برخی دیگر چون از صحبتهای قبلی نتیجه نگرفتهاند ترجیح میدهند با سکوت به زندگی سرد خود ادامه دهند.