چشمهایی که به خاطر «عشق» بر روی «منطق» بسته میشوند
بارها در اطراف خود افرادی را دیدهایم که به هنگام ازدواج نتوانستهاند برای احساس «عشق» خود نسبت به فرد مقابل دلیل منطقی مطرح کنند و تنها به صرف یک احساس دلچسب ازدواج کردهاند. اگرچه نمی توان رای قطعی به درست بودن یا نبودن چنین عشقهایی داد و در برخی موارد نیز از دل همین عشقها، ازدواجهای موفقی شکل می گیرد اما تعداد زندگیهای مشترکی که به واسطه تب عشقی تند و بدون منطق شکل گرفته و پس از گذشت مدت کوتاهی از ازدواج، فروکش کرده و بعضا به سمت طلاق پیش رفته است، کم نیست
کم نیستند جوانانی که وقتی درباره علت عاشق شدنشان از آنها می پرسی پاسخهایی بیمنطق میدهند.
«عاشقِ شوخ طبعیش شدم»، «خندههاش حالتی داشت که دلمو برد»، «وقتی عصبانی میشد خیلی جذاب بود برام»، «هر چیزی می گفتم باهام مخالفت میکرد، عاشق جسارتش شدم»، «قیافشو دوست دارم» و ... هزاران پاسخ مشابه دیگر از جمله دلایل برای ازدواج است که بارها از زبان بسیاری از زوجین پس از گذشت مدت کوتاهی از ازدواج و نمایان شدن اختلافات اساسی میان زن و شوهر شنیده می شود و بعضا سرنوشت برخی از این موارد نیز به جدایی و طلاق میرسد.
«عاقلانه انتخاب و عاشقانه ازدواج کنید» همان جمله معروفی است که از سوی کارشناسان خانواده به هنگام مشاوره پیش از ازدواج گفته میشود و اغلب جوانان با نادیده گرفتن این نصیحت، دل به دلِ احساس داده و ازدواج می کنند. حال آنکه ریشه بسیاری از طلاق ها، ازدواجهای غلطی بوده که اصلا نباید شکل می گرفت.
به گفته کارشناسان منشاء بسیاری از این عشقهای بیمنطق به تجربیات و فانتزیهای ناکام افراد در دوران کودکی باز می گردد که میتواند کار را به جایی برساند که حتی جوان عاشق صفات منفی افراد نظیر آشوبگری و خرابکاری و یا "لات بازی" نیز بشود.
عشقهای بیمنطق بزرگسالی که ریشه در ناکامیهای کودکی دارند
دکتر حسین ابراهیمی مقدم عضو تیم تخصصی مشاوره ازدواج و زوج در انجمن ازدواج و خانواده کشور درباره عشقهای بدون منطق با ذکر مثالی به ایسنا گفت: بعضا دیده میشود دختر و پسر جذب افراد شوخ طبع شده و تنها به دلیل این صفت و با نادیده گرفتن تمام اختلافات میان خود و آن فرد عاشق میشوند. با بررسی این امر متوجه میشویم که ریشه آن به ناکامیها، عدم اعتماد به نفس و تجربه تحقیرهای خاصی در دوران کودکی باز میگردد. برای مثال افرادی که در کودکی و درون خانواده اجازه صحبت و اظهار نظر نداشتند، مشکلاتی در برقراری ارتباط اجتماعی داشتهاند؛ اکنون در بزرگسالی فردی را پیدا کرده و حس میکنند این آدم شوخ طبع میتواند خلاءهای عاطفی آنها را بر طرف کند.
وی ادامه داد: از سوی دیگر بعضا افرادی که انگیزهای مناسب برای ازدواج ندارند اگر بنا به هر دلیلی اعم از فشار خانوادگی به ازدواج روی آورند، به دنبال افرادی غیر مشابه با ویژگیهای درونی خود می گردند و برای نمونه تصور می کنند اگر خود درونگرا هستند باید با فرد برون گرایی ازدواج کنند در حالی که همین امر ممکن است بعدها منجر به برون اختلافات شود.
جستجوی فانتزیهای دوران کودکی در عشقهای بزرگسالی
این روانشناس با بیان اینکه برخی از افراد "فانتزیهای ناکام دوران کودکی" را در عشقهای بزرگسالی دنبال میکنند، افزود: برای نمونه پسری که در دوران کودکی دوست داشته عروسکی داشته باشد اما خانواده او را از داشتن عروسک نهی کردند، اکنون در بزرگسالی این ذهنیت را به طور ناخودآگاه دارد که یک عروسک را تصاحب کند، از این رو در بزرگسالی به دنبال دختری برای ازدواج کردن است که حالتهای یک عروسک را دارد مثلا دستهایش کوچک است یا کلام و صدای بچهگانه و رفتارهای خاصی دارد و به اصطلاح "بِیبی فِیس" است و اینها جنبه جذب کننده برای این فرد دارد.
این مدرس دانشگاه معتقد است که چنین انتخابهایی برای ازدواج نه تنها عاقلانه نیست بلکه لزوما در دراز مدت نیز پایدار نخواهد بود و ممکن است همین صفتهای جذاب نظیر شوخ طبعی، چهره عروسکی و دستان کوچک و ... که اکنون برای فرد جذاب است، بعدها به صفات مضحک و یا مسخرهای برای فرد تبدیل شوند و دیگر آن حس مثبت نسبت به این صفات وجود نداشته باشد.
به گفته ابراهیمی مقدم، مشکل اساسی این افراد نداشتن معیار درست برای ازدواج است و از همین روست که حکم عقل را کنار میگذارند و می توان گفت تحت تاثیر فشارهای روانی قرار میگیرند که منجر به ایجاد کششهای عاطفی در ناخودآگاه آنها می شود.
دخترانی که عاشق افراد "لات" میشوند
عضو تیم تخصصی مشاوره ازدواج و زوج در انجمن ازدواج و خانواده کشور، افزود: گاهی نیز احتمال دارد افراد جذب و عاشق صفات منفی در دیگران شوند. برای مثال بعضا دیده میشود دختری عاشق یک فرد آشوبگر و به اصطلاح "لات" و دعوایی می شود. وقتی چنین مواردی را از منظر روانشناختی بررسی میکنیم در مییابیم که این دختر تصور داشته چنین فرد "لات" و دعوایی مرد واقعی است و میتواند حق تضعیف شده او را در مواقع نیاز بگیرد، یا شاید این دختر پدری قوی اما متین و غیر دعوایی داشته که به زعم و دید دختر، ضعیف آمده چون در مواقع بحث و دعوا با دیگران، جنجال به پا نکرده و سکوت کرده است و اکنون دختر به دنبال مردی برای ازدواج میگردد که بر خلاف پدرش بتواند به هنگام نیاز حق او را بگیرد.
این روانشناس تصریح کرد: در چنین شرایطی دختر در ناخودآگاه خود جذب فردی میشود که با دعوا بتواند حق او را بگیرد، حال آنکه این فرد به اصطلاح "لات" و دعوایی در زندگی خصوصی و با همسر خود نیز دعوا و جنجال به پا خواهد کرد و شاید اصلا مناسب ازدواج هم نباشد.
عشق برای "منجیگری"
ابراهیمی مقدم همچنین خاطر نشان کرد: برخی از این ازدواجهای غلط به خاطر داستان ناتمام دوران کودکی فرد است، مثلا پدر فرد معتاد بوده و بچه خانواده به جای گرفتن درس عبرت از این قضیه، به سراغ آدم معتاد برای ازدواج میرود چراکه تصور می کند باید نقش ناجی و منجی برای این فرد معتاد داشته باشد و آن منجیگری که مادرش نتوانست برای درمان پدر انجام دهد را او برای دیگر افراد درگیر با اعتیاد انجام دهد.
انتخاب عاقلانه و بعد زندگی عاشقانه داشته باشید
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه ریسک طلاق و جدایی در چنین ازدواجها و عشقهایی که با انتخاب درست و عاقلانه شکل نگرفتهاند بسیار بالاست، با تاکید بر لزوم انجام مشاوره پیش از ازدواج خطاب به جوانان توصیه کرد: انتخاب عاقلانه و بعد زندگی عاشقانه داشته باشید. عواقب روی آوردن به این عشقها چیزی جز زندگی بد، کشمکش، درگیری، استرس و افسردگی و طلاق نیست. ازدواج باید با معیارهای درست و منطقی رخ دهد تا رابطه غلط پیش نرفته و به طلاق نینجامد.
3