تجاوز مرد پلید به همسر دوستش | التماس های زن بیچاره فایده نداشت
ماجرای تجاوز مرد شیطان صفت به همسر دوستش را در این مطلب میخوانید
تجاوز مرد پلید
ماجرای تجاوز مرد شیطان صفت به همسر دوستش را در این مطلب میخوانید
تجاوز به زن متاهل
ملیکا، 23 ساله، با صورتی برافروخته، وارد کلانتری شد. اشکها از چشمانش سرازیر بودند. مقابل میز مشاور نشست و گفت: "من تا پنج سال ازدواج کردم و یک پسر یکساله دارم. همسرم را دوست داشتم و عاشق او بودم، حتی اگر دیگران او را نادرست توصیف میکردند. اصرار داشتم که میتوانم او را بهتر کنم، تا اینکه بدون توجه به نگرانی خانوادهام، با وی ازدواج کردم. او همیشه مشروبات الکلی مینوشید و دوستان خود را به خانه میآورد. هر چقدر مخالفت میکردم، او به من توجه نمیکرد. همچنین اسراری داشت که دوستانم، از جمله برادرم، به آن اعتماد داشتند. چند بار تصمیم به ترک خانهام و بازگشت به خانه پدرم گرفتم، اما هر بار به روی برگشت نداشتم. سپس یک شب همسرم دوستش را به خانه آورد و با مصرف مشروبات الکلی نادرست، دیگر در وضعیت طبیعی نبودند. دوستش در خانهمان خوابید و همسرم به این مسئله توجه نکرد. در نصف شب، ناگهان فهمیدم که دوستش بالای سرم است و دهانم را گرفت. اگر حرفی بزنم، او تهمت به من میزند و مرا مورد تجاوز قرار میداد. چند روز بعد، این موضوع را به همسرم گفتم. وی اعتقاد داشت که من توهم میبینم و از دوستش اطمینان دارد. از نادیده گرفتن همسرم و از ترس اینکه چرا دوستش این اتفاق را ایجاد کرده، به فکر خودکشی افتادم. همیشه میگفتم که باید خودم را بکشم، چون هیچکس حرفهایم را باور نمیکند. بعد از اقدام به خودکشی ناموفق، همسرم مسئله را جدی گرفت و از دوستش شکایت کرد."
همسرم مسئله را جدی گرفت و از دوستش شکایت کرد و به همین خاطر به کلانتری آمدم.
نظر روانشناس
مراجع خانمی 23 ساله که در خانواده ای پرجمعیت به دنیا آمده در خانواده ای متعصب از دوران کودکی ارتباط خوبی با پدر نداشته و پدر بی توجه به اینکه فرزندان را از حمایت عاطفی برخوردار کند با پرخاشگری با آنها برخورد می کرده و همیشه بیان می کرده که کاش شما ها را نداشتم و به خاطر همین مراجع با جنس مخالف ارتباط دوستی برقرار کرده و برای فرار از مشکلات خانواده ی سرد و بی روح اقدام به ازدواج با فردی نامناسب نموده از لحاظ تحصیلی در سطح ضعیف بوده در مقطع راهنمایی ترک تحصیل کرده و در سن پایین اقدام به ازدواج کرده است. نبود فضای حمایتی و عاطفی به خصوص جو گرم و صمیمی بین اعضای خانواده باعث وابستگی نا ایمن فرزند به جنس مخالف و ایجاد پیوند عاطفی نادرست می شود در پی این دوستی و با توجه به کمبود اعتماد به نفس و خلا هایی که در فرد وجود دارد باعثازدواج ناموفق شود نداشتن مهارت جرات ورزی و حل مسئله ناتوانی در برقراری رابطه مناسب با والدین ، نداشتن اعتماد به نفس و احساس خود کم بینی وجود تعارض در خانواده و بی مهری والدین نسبت به فرزندان از مهم ترین دلایل ارتباط با جنس مخالف و گرفتار شدن در اینگونه مسایل می باشد و راحل نادرست و ازدواج غلط و عدم بیان مشکل به صورت قاطع و ناتوانی در حل مشکل در مراجع موجب اقدام به خودکشی شده است.
افسردگی شدید به دلیل ازدواج غلط، عدم ارضای نیازهای روحی و عدم مهارت در گفتگو، کمبود محبت از سوی همسر به دلیل دائما خمر بودن، برآورده نشدن، نیازهای روانی و عاطفی، احساس ناامیدی، عدم اعتماد به نفس، استفاده از مهارت های مقابله ای هیجان مدار ناسالم ازجمله دلایل خودکشی این کیس می باشد.