چرا دانشآموزان از بازگشت به مدرسه فراری هستند؟
در نظام آموزشی ما نه معلمان چندانی از شروع دوباره مدارس ابراز خوشحالی می کنند و نه دانش آموزان علاقه خاصی به حضور دوباره در آن صف ها و کلاس های کسالت بار دارد.
همین امر نشان می دهد که چنین مکانی چقدر از کارکرد و هدفی که برای آن شکل گرفته است فاصله دارد.
بسیاری از متون درسی ناکارآمد نشان می دهد که طراحان این دروس کاملا با جو حاکم بر نظام آموزشی و مدارس بیگانه هستند و اندک توجهی به برقراری یا عدم برقراری ارتباط میان دانش آموز و این متون ندارند.
در مدارس ما هنوز که هنوز است به جایگاه مهم و کانونی درسی مهمی مانند ادبیات و هنر هیچ توجهی صورت نمی گیرد و زنگ های هنر عموما با معلم های غیرتخصصی که صرفا برای هماهنگ شدنن ساعت تدریس شان این واحد را پذیرفته اند، پر می شود.
هنوز در هیچ مدرسه ای واحد درسی به نام داستان، شعر نمایش نامه و رمان خوانی وجود ندارد و هنوز هیچ معلم و کتابی نه تنها سعی در پرورش قوه تخیل دانش آموزان نمی کند بلکه کم کم این قوه آنها را کور کرده و از بین می برد.
هنوز در هیچکدام از واحدهای درسی و مدارس ما چیزی از زیبایی و زیبایی شناسی به دانش آموزان آموزش داده نمی شود و کمتر فارغ التحصیلی از مدارس ما وجود دارد که با حداقلی از هنرهای نمایشی و تجسمی آشنایی داشته باشد.
هنوز در اکثر مدارس کشور ما کلاس (هر چند مقدماتی) استعدادیابی و آموزش تئاتر، سینما و موسیقی وجود ندارد و دانش آموز فارغ التحصیل ما اندک درکی از هنر تئاتر، موسیقی و سینما ندارد و کاملا آمادگی این را دارد که هر چیز بنجل و بی ارزشی را به جای سینما و موسیقی بپذیرد.
در جامعه ما هنوز سریعرترین شیوه تربیت پیروی از منطق «حرف نزن» است.
منطق حرف نزن، روشی سهل و آسان برای اداره دانش آموزان محسوب می شود، منطقی که قبل از مدرسه در خانواده و پس از مدرسه در پادگان و سربازی و محل کار و.. هم با آن مواجه است.
انتظار داریم افرادی که از کودکی توسط تمام نهادهای آموزشی و فرهنگی تحقیر شده و با بدترین شیوه های ابراز خشونت کلامی رشد کرده اند افرادی اخلاق مدار، نوع دوست و مسئولیت پذیر و.. باشند
در مدارس ما دروسی مانند علوم تجربی، زیست شناسی، شیمی، فیزیک، ریاضیات و عربی به عنوان مهمترین دروس از همان اول ابتدایی در ذهن کودکان حکاکی می شود.
آنها از همان ابتدایی یاد می گیرند که شناخت مردمک چشم و زندگی انواع کرم ها و حلزونها و عدسی و جرم و ایکس و ایگرگ و امثالهم از شعر حافظ و سعدی و ادبیات مهمتر است. آنها از همان ابتدایی یاد می گیرند که تاریخ و فرهنگ و اجتماعی و فلسفه و جامعه شناسی و هنر دروس اضافی و به درد نخوری هستند که صرفا برای پر کردن ساعات خالی شان در برنامه درسی گنجانده شده اند.
دانش آموزان تا گرفتن دیپلم نه واحد درسی به نام «وظایف و حقوق شهروندی» دارند، نه با فلسفه و چرایی علوم و متون درسی خود آشنا می شوند و نه با مفهوم «شهروند» و تفاوت آن با «فرد» آشنا می شوند.
آنها نه از دوست داشتن انسانها نه از چگونگی برقراری ارتباط با حیوانات چیزی می آموزند و نه واحد درسی به نام چرایی حفاظت از محیط زیست و طبیعت و امثالهم دارند.