خلافکار! |عاقبت بخیر

ماجرای عاقبت بخیری یک خلافکار

محمد حسین ملازینل خلافکاری که به کتاب فروشی روی آورد و زندگی خود را تغییر داد، گفت: «تمام تغییرات زندگی من خواست خدا بود

ماجرای عاقبت بخیری یک خلافکار

.

محمد حسین ملازینل، میهمان ویژه برنامه جشن رمضان شد. وی که یک زندانی آزاد شده است، با تغییر مسیر زندگی خود توانسته کتاب فروشی را آغاز کند و در این راه پیشرفت داشته باشد. وی از فراز و نشیب‌های زندگی خود صحبت کرد و ماجرای تغییر مسیر زندگی‌اش را با مخاطبان جشن رمضان به اشتراک گذاشت.

فعال فرهنگی و کتاب‌فروش گفت: من از دوره کودکی در محیط و شرایطی قرار گرفتم که به ناچار با مسائل اشتباهی آشنا شدم. شرایط زندگی به گونه‌ای بود که من از دبستان فعالیت‌های نادرست را آغاز کرده بودم که با گذر زمان باعث تشکیل تیم شد. در طی این مسیر من در ۱۹ سالگی برای اولین بار به زندان رفتم و پس از آزاد شدن بار دیگر فعالیت خود را شروع می‌کردم.

محمد حسین ملازینل ادامه داد: متاسفانه از آنجایی که در گذشته تصور نادرستی از موفقیت داشتم و فعالیت در کار‌های غیرقانونی را عامل موفقیت می‌دانستم پس از هربار آزاد شدن بار دیگر به کار خود ادامه می‌دادم. طی دفعاتی که دستگیر شدم از شش تا چهارده ماه زندانی بودم. زندان مانند دانشگاهی بود که با هربار رفتن به آنجا آگاه‌تر بیرون می‌آمدم و می‌دانستم برای دفعات بعد باید چه اقداماتی صورت دهم.

وی اظهار کرد: من متولد ۱۳۷۵ هستم و ۲۶ سال دارم. تغییر من در ۲۳ سالگی زمانی صورت گرفت که متوجه شدم در حوزه فعالیتم برای موفق بودن باید مخرب باشم. در آنجا فهمیدم که مخرب بودن در ذات من نیست و نیاز به تغییر دارم؛ چرا که دوست نداشتم به این صورت باشم. پس از آن موقع حدود ۱۰ روز خود را در اتاق حبس کردم و از خانه خارج نشدم؛ چرا که تمامی دوستان و همراهانم در حوزه غیرقانونی فعالیت داشتند.

فعال فرهنگی و کتاب‌فروش گفت: طی همان دوره یکی از دوستانم که با جمع‌های دیگر ارتباطی نداشت و فرد تحصیل‌کرده‌ای بود به ملاقاتم آمد تا با من صحبت کند. زمانی که با او صحبت کردم و تصمیم خود را به او گفتم بسیار از این کار استقبال کرد. او برای خارج شدن از مسیر قبلی من را راهنمایی کرد و هر زمان که لازم بود در هر جا که نیاز داشتم حضور پیدا می‌کرد.

محمد حسین ملازینل ادامه داد: از آنجایی که در نوجوانی در کنار پدرم مونتاژکاری می‌کردم از دوستم خواستم تا کاری در این حوزه برای من پیدا کند. او نیز کاری در تهران برای من پیدا کرد تا بتوانم در کتابخانه فعالیت داشته باشم و از فضای نامناسب زندگی دور شوم. حدود پنج ماه در آن کتابخانه فعالیت داشتم و برای سال تحویل به خانه بازگشتم تا زمان زندان خود را بگذرانم. در دوران زندان داخل کتابخانه فعالیت کردم و کار با کتاب‌ها را یاد گرفتم و همچنین به مطالعه پرداختم.

وی افزود: پس از آزادی مدتی بیکار بودم و عدم فعالیت من باعث شد احساس مفید بودن نداشته باشم، اما پس از مدتی توانستم دست‌فروشی کتاب‌ها را آغاز کنم و اکنون نیز در این کار پیشرفت دارم. از نظر من تمامی تغییراتی که در زندگیم صورت گرفت خواست خدا بود و تمامی پیشرفتم را لطف او می‌دانم.

منبع: فارس
دیدگاه شما
منتخب سردبیر