کلاس های مجازی

گلچین خنده دارترین اتفاق‌ها در کلاس‌های مجاز

شیوع ویروس کرونا سبب شد تا کلاس‌های دانشگاه‌ها به صورت مجازی برگزار شود که در این نوع آموزش، اتفاقات جالبی هم رخ می‌دهد، مثلا صدای خر و پف دانشجو در کلاس پخش می‌شود یا استاد را به آبگوشت دعوت می‌کنند

گلچین خنده دارترین اتفاق‌ها در کلاس‌های مجاز

، در گیر و دار اواخر اسفند و خرید نوروزی به قصد خرید روسری وارد یکی از پاساژهای تهران شدم، بعد از گذر از چند مغازه چشمم به مغازه روسری فروشی افتاد که از روسری‌های داخل ویترین اینگونه برمی‌آمد که روسری مورد علاقه‌ام را آنجا پیدا می‌کنم.

وارد مغازه شدم اما صدایی شنیدم که یک لحظه تصور کردم سر کلاس هستم، صدای استادی که در حال درس دادن است به گوشم رسید، بعد از سلام کردن به خانم فروشنده که دختر جوان و بلند قدی بود، از او درباره صدای پخش شده در مغازه پرسیدم.

 

گفت: در حین فروش روسری، سر کلاس آنلاین دانشگاه هستم.

 

با دیدن چهره متعجب من، درباره حضور در کلاس در حین فروش روسری بیشتر توضیح داد، به طوری که تا دقایقی خرید روسری را فراموش کرده و گرم صحبت با دانشجوی فروشنده شدم.

از او درباره اتفاقات جالب در کلاس‌های مجازی پرسیدم، گفت: کندی نت در ایران بهترین موهبت برای دانشجویان در ایران است، حتی زمان ارائه دروس هروقت به مشکل می‌خوریم آفلاین می‌شویم و قطعی نت را بهانه می‌کنیم.

 
 

بالاخره یک روسری خریدم اما مساله کلاس‌های مجازی برایم جالب شد، تصمیم گرفتم از چند دانشجوی دیگر نیز درباره اتفاقات رخ داده در کلاس‌های مجازی سوال کنم.

خنده دارترین اتفاق‌ها در کلاس‌های مجازی رخ داده بود.

* همسر استاد او را به آبگوشت دعوت کرد

 

از دانشجوی دانشگاه آزاد درباره خاطرات جالب کلاس آنلاین پرسیدم، گفت: در یکی از کلاس‌ها میکروفون استاد باز بود که همسرش او را صدا زد و گفت «موسی بیا آبگوشت بخور»، استاد گفت نه تو و محمد بخورید من فقط ده دقیقه وقت آزاد دارم که زمان کمی برای آبگوشت خوردن است.

* مشخص نبودن جنسیت دانشجویان در کلاس آنلاین

مرتضی دانشجوی دانشگاه علمی‌کاربردی با خنده گفت: در کلاس‌های حضوری استاد و دانشجو همدیگر را می‌بینند اما در کلاس‌های آنلاین به این صورت نیست و ممکن است حتی اسامی و جنسیت هم اشتباه شود، استاد در یکی از کلاس‌های آنلاین یک آقا را به اسم خانم صدا زد، نام یکی از دانشجویان پسر مهرشاد بود و استاد او را مهرشاد خانم صدا زد که تمام دانشجویان تا مدت‌ها به او مهرشاد خانم می‌گفتند.

* حضور در کلاس با لباس راحتی

دانشجوی دیگری از بین تمام خاطرات و اتفاقات جالب کلاس آنلاین، حضور در کلاس با لباس راحتی را بهترین مزیت این کلاس‌ها دانست و گفت: اینکه در کلاس آنلاین با نمای تمام قد حاضر نمی‌شویم بهترین مزیت است زیرا می‌توانیم لباس راحت بپوشیم، پوشیدن پیراهن با پیژامه هم اتفاقا ظاهر مجلسی و زیبایی است.

خنده دارترین اتفاق‌ها در کلاس‌های مجازی رخ داده است.

* هم تدریس هم آشپزی

 

یکی از دانشجویان تعریف می‌کرد که در کلاس آنلاین، استاد گفت بچه‌ها استراحت کنید من بروم اجاق گاز را خاموش کنم و برگردم.

* فرار از ارائه‌ها

ابوالفضل دانشجوی دیگری است که کندی اینترنت را مزیت بزرگ کلاس آنلاین برشمرد و گفت: در کلاس مجازی بخصوص در زمان ارائه درس، هر زمان به مشکل خوردیم می‌توانیم آفلاین شویم و بگوییم نت قطع شد.

* وقتی دانشجویان بدون شنیدن صدای استاد جوابش را می‌دادند

دانشجوی دیگری می‌گفت: سر کلاس درس سیاست، استاد چندین بار سوال پرسید که بچه‌ها صدای من رو دارید؟ کل بچه‌های کلاس و خودم دو سه بار جواب دادیم نه استاد صدا نمی‌آید. استاد عصبانی شد و گفت: اگر صدای من را نمی‌شنوید پس چطور جواب می‌دهید؟

* تفاوت واژه‌ها

یکی از دانشجویان تعریف می‌کرد: یک روز در کلاس مبحث تفاوت واژه‌ها مطرح شد که یکی از دوستان میکروفن را باز کرد تا مثال بزند که گفت استاد بتمرگ. استاد هم خنده‌اش گرفته بود.

خنده دارترین اتفاق‌ها در کلاس‌های مجازی رخ داد.

* امتحان آنلاین دسته‌جمعی

 

دانشجوی ترم ۲ دانشگاه می‌گفت: بچه‌ها اصلا با امتحان آنلاین اشنایی نداشتند، امتحان با وبکم بود و ما هم به صورت گروهی در جایی جمع شدیم که در کنار هم امتحان بدهیم، یکی از بچه‌ها وبکم خود را وصل کرد حواسش نبود دستش به دوربین جلوی گوشی خورد و تمام بچه‌هایی که باهم بودند داشتند به دوربین نگاه میکردند، واقعا خنده دار بود.

* وقتی خوابیدم و دلم می‌خواست ذوب شوم

یکی دیگر از دانشجویان می‌گفت: یکی از بدترین موقعیت‌های زندگیم وقتی بود که سر کلاس آنلاین فلسفه خوابم برد و وقتی به خودم آمدم فکر کردم فقط چند لحظه خوابیدم اما درد اینجاست که دیدم از سایت بیرون افتادم و نمیتوانم وارد شوم، به استاد پیام دادم تا کلاس را برایم باز کند، گفتم استاد من پنج دقیقه‌ای هست که از کلاس بیرون افتادم و هر کاری میکنم نمیتوانم وارد شوم که در کمال تاسف استاد گفت اشکال ندارد چیز زیادی از دست ندادی، کلاس یک ساعت پیش تمام شده، در آن لحظه فقط دلم میخواست ذوب شوم.

دانشجوی دیگری هم می‌گفت: یک بار در کلاس خوابم برد و صدای خر و پفم در کلاس پخش شده بود.

منبع: وقت صبح
دیدگاه شما
منتخب سردبیر