حکایت کوتاه و زیبا از ابن سیرین | داستانی جالب درباره احوالپرسی
در این بخش چند حکایت کوتاه آموزنده، پندآموز و زیبای قدیمی را ارائه کرده ایم ، امیدواریم از خواندن این داستان های جالب لذت ببرید.
در این بخش چند حکایت کوتاه آموزنده، پندآموز و زیبای قدیمی را ارائه کرده ایم ، امیدواریم از خواندن این داستان های جالب لذت ببرید.
حکایت جالب این سیرین و احوال پرسی
ابن سیرین کسی را گفت: چگونه ای؟ گفت: چگونه است حال کسی که پانصد درهم بدهکار است، عیالوار است و هیچ چیز ندارد؟
ابن سیرین به خانه خود رفت و هزار درهم آورد و به وی داد و گفت: پانصد درهم به طلبکار بده و باقی را خرج خانه کن و واى بر من اگر پس از این حال کسی را بپرسم!
گفتند: وادار نبودی که قرض و خرج وی را بدهی. گفت: وقتی حال کسی را بپرسی و او حال خود بگوید و تو چاره ای برای او نیندیشی، در احوالپرسی منافق باشی…
اینچنین است رسم انسانیت و مردانگى…