صحبت های زیبای لوریس چکاناواریان در مورد عزاداری حسینی +ویدیو
لوریس چکناوارایان: سقای آب بودم

لوریس چکناوارایان: سقای آب بودم
لوریس چکناواریان، رهبر سمفونی شب عاشورا: من هم بهعنوان یک ایرانی در این سنت بزرگ شدم حالا ارمنی هم که باشم، فرقی نمیکند چون امام حسین برای همه ماست و همه ارامنه خیلی به ایشان ارادت دارند. یادم میآید در زمان بچگی وقتی در دستههای عزاداری بودم، سقای آب بودم و بقیه ارامنه هم نذریهای دیگر میدادند و همه اینها با اینکه مذهبشان فرق میکرد اما احترام خاصی برای امام حسین قائل بودند و هستند.
اینکه سقا بودم هم احتمالا به خاطر علاقهای است که به حضرت عباس داشتم. از بچگی این حس را درباره ایشان داشتم که کسی که برای دیگران به آب و آتش بزند و دستهای خود را از دست بدهد، شخصیت منحصربهفردی دارد که میتواند بدون دست، دستهای دیگران را تا قرنها بگیرد.
چکناوریان را به تعبیر سیدعلیرضا میرعلینقی پژوهشگر و منتقد موسیقی، میتوان آخرین آهنگساز از نسل رمانتیکهای ایران به شمار آورد. وی یکی از چهرههای شناختهشدهٔ فرهنگی معاصر محسوب میشود که علاوه بر موسیقی در زمینه نگارش کتاب و طراحی و نقاشی نیز آثار در خور توجهی خلق کرده است.به جرات میتوان گفت سمفونی عاشورا مهمترین و بزرگترین پروژه کاری من خواهد بود که تولید، انتشار و اجرای آن طی سالهای اخیر از دغدغههای اصلیام بوده است و از آنجا که تولید چنین اثر بزرگی، شرایط خاصی را به لحاظ امکانات میطلبد، تاکنون بنا به دلایل مختلف عملی نشده است و ترجیح میدهم درباره دلایل این تاخیر وارد جزئیات نشوم اما مسلما همچنان با شور و اشتیاق در انتظار فراهم شدن شرایط تولید این اثر خواهم بود، زیرا با اجرای جهانی این اثر میتوان به انتقال فرهنگ بزرگ عاشورایی امام حسین پرداخت و شاید با این اقدام یکی از بزرگترین فعالیتهای فرهنگی تاریخ کشور رقم بخورد که با این سمفونی میتوانیم فرهنگ عاشورا را آنچنان که شایسته است به جهانیان بشناسانیم. (۱)
درباره ارادت غیرمسلمانان به حضرت عباس باید بگویم داستان فداکاری ایشان همه را تحت تاثیر قرار میدهد و من هم یک عشق خاص نسبت به ایشان دارم که این حس و حال متفاوت، از دوران کودکی نشأت میگیرد به طوری که در دوران بچگی در میان عزاداران دستههای حسینی، «سقای آب» بودم و به عشق حضرت عباس آب به دست عزاداران میدادم. (۲)این سخنان لوریس چکناواریان هنرمند ارمنی تبار کشورمان است که در وصف امام سوم شیعیان و فرهنگ حضرت اباعبدالله الحسین ابراز شده است.لوریس هایکازی چکناواریان متولد ۲۱ مهر ۱۳۱۶ خورشیدی در بروجرد آهنگساز، رهبر ارکستر، نویسنده و نقاش ارمنیتبار اهل ایران است. پدرش از زندانی های استالین در زمان حکمرانی شوروی ها بر ارمنستان بود، مادرش هم در جنگ میان ارامنه و عثمانی ها در حالی که توانست جان سالم بدر برد به همراه تعداد زیادی از ارمنی ها به ایران گریختند و لوریس در شهر بروجرد بدنیا آمد. او درباره اینکه چگونه خانوادهاش به ایران آمدند میگوید: مادر من در ماجرای نسلکشی ارمنیها در یک گاری مخفی و به ایران آورده شده بود. در چنین شرایطی پدربزرگم به ایران میآید و پزشک آیتالله بروجردی میشود. به رغم تفاوت دین، این احساس امنیت را داشتهاند. پدرم هم در شرایطی که عموهایش را در زندانهای شوروی کشته شده بودند، فرار میکند. به بروجرد میرود و با مادرم ازدواج می کند. چکناواریان تحصیلات موسیقی خود را از ۱۳۳۲ خورشیدی در هنرستان عالی موسیقی آغاز کرد. مدتی بعد به وین رفت و تا ۱۳۴۰ خورشیدی در فرهنگستان موسیقی این شهر به تحصیل آهنگسازی و رهبری ارکستر اشتغال داشت. سپس به ایران بازگشت و با تدریس در هنرستان عالی موسیقی و ترتیب دادن نمایشگاهی از سازهای ملی در انستیتو گوته تهران، تصدی صداخانه ملی هنرهای زیبای کشور را عهده دار شد.
چکناوریان در اواخر ۱۳۴۲ خورشیدی رهسپار اتریش شد و در سالزبورگ کار آهنگسازی را ادامه داد. ۲ سال بعد به آمریکا رفت و چندین سال در دانشگاه میشیگان به ادامه تحصیل در رشتههای آهنگسازی و رهبری ارکستر پرداخت. وی در ۱۳۴۹ خورشیدی به ایران بازگشت و علاوه بر کنسرتهایی با ارکستر سمفونیک تهران، ارکستر مجلسی و تلویزیونی ملی ایران و...، آثار متعددی آفرید که بیشتر آنها در تالار رودکی اجرا شد. (۳)