دلایل گرایش برخی زنان به الکل
این تحقیق بر روی ۳۰ نفر از زنان مصرفکننده مشروبات الکلی انجام شده و دادههای مورد نیاز از طریق مصاحبههای نیمه ساختاریافته به مدت ۴۰-۳۰ دقیقه جمعآوری شده است.
اعتیاد به الکل، زن و مرد نمیشناسد و مصرف این ماده سکرآور میتواند تبعات زیادی برای خانوادهها در پی داشته باشد. محققان کشور با توجه به اهمیت این موضوع، دلایل گرایش برخی زنان به مشروبات الکلی را بررسی کردهاند.
مصرف الکل و وابستگی به مشروبات الکلی، یکی از مهمترین مسائل اجتماعی جهان امروز است. در سالهای اخیر، تمایل و گرایش به مصرف الکل افزایش یافته است. پدیده اعتیاد به مشروبات الکلی مانند هر اعتیاد دیگری با توجه به تأثیرات روانی، اخلاقی و اجتماعی که در بردارد، خانواده و جامعه را تهدید میکند. این امر میتواند به رفتارهایی مانند تنش در نقشهای خانوادگی و در موارد حاد، حتی به انحراف جنسی منجر شود. امروزه با رشد شهرنشینی و صنعت و نزدیک شدن نقشهای زنان و مردان و همچنین دورشدن از سبکهای زندگی سنتی، زنان نیز همانند مردان تحت تأثیر چنین پدیدههای اجتماعی قرار میگیرند.
به گفته محققان، مصرف الکل در بسیاری از کشورهای جهان گسترش فراوان یافته است و در حال حاضر بهعنوان یکی از بزرگترین آفتهای اجتماعی مورد بررسی قرار میگیرد. بهطوریکه سازمان بهداشت جهانی برآورد کرده است که در سراسر جهان تقریباً بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیون نفر مشروبات الکلی مصرف میکنند و حدود ۲۰۰ میلیون نفر نیز با اختلالات قابل تشخیص مرتبط با الکل در سراسر جهان زندگی میکنند. در دهههای اخیر تحقیقات مختلفی در ارتباط با علل گرایش به مصرف الکل بهویژه در میان زنان صورت گرفته است و در این تحقیقات به مسائلی مانند جنسیت، سن، گروههای آموزشی و فشارهای اجتماعی اشاره شده است.
بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، به نظر میرسد که تجارب زنان پس از مصرف مشروب الکلی شامل دو مقوله، احساسی و رفتاری باشد. مقولههای احساسی شامل احساس باخت و عقب افتادن از مسیر زندگی، احساس پشیمانی و پوچی است و مقولههای رفتاری نیز مشتمل بر مواردی چون عربدهکشی، عدم تعادل، هرزهگویی، از دست دادن هوشیاری و افتادن به کام خشونت است.
در این خصوص، سیدعلی هاشمیانفر، دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان و دو همکار دیگرش اظهار کردهاند: «یافتههای ما نشان میدهند که زنان معمولاً به پیشنهاد همسر و دوستان و اعضای خانواده شروع به مصرف الکل میکنند».
آنها افزودهاند: «این زنان، فرار از احساسات منفی مانند احساس غم، یکنواخت بودن زندگی و عدم هیجان و همچنین رسیدن به احساسات مثبتی مثل حس خنده و خوشحالی و جذابیت را بهعنوان دلایل گرایش خود به این نوشیدنی حرام اعلام کردهاند. ضمن آنکه در دسترس بودن مشروب نیز بهعنوان عاملی کمککننده مورد اشاره قرار گرفته است».
بهطورکلی، فرهنگ و تربیت درون خانواده، مهمترین عامل افزایش مصرف الکل است. به بیان دیگر هنگامیکه برخی والدین جلوی فرزندان خود اقدام به مصرف مشروبات الکلی میکنند، به دلیل آنکه فرد از سن کودکی شاهد مصرف والدین خود بوده است، قبح آن برایش ریخته و مصرف مشروبات الکلی را عادی میپندارد. چنین فردی در آینده بدون توجه به جنسیتش، چندان مقاومتی در برابر مصرف الکل ندارد.
هاشمیانفر و همکارانش میگویند: «مصرف مشروب در درازمدت منجر به بروز افسردگی و تمایل به مصرف بیشتر میشود و اینگونه است که پدیده اعتیاد به الکل اتفاق میافتد. چراکه فرد بهجایی میرسد که دیگر توانایی مقاومت در برابر خوردن مشروب را ندارد».
نکته قابل توجه پژوهش آنجا است که بسیاری از افراد جامعه بهویژه دختران جوان گمان میکنند مصرف الکل، هیچگونه وابستگی ایجاد نمیکند و اصطلاحاً اعتیادآور نیست. این در حالی است که اطلاعات پژوهشی مختلف، این ادعا را رد میکنند.
این یافتهها که اهمیت ارائه اطلاعات بیشتر به افراد جامعه بهویژه زنان و جوانان را در خصوص مضرات نوشیدن الکل مطرح میکنند، در فصلنامه «تحقیقات علوم رفتاری» متعلق به دانشگاه علوم پزشکی وخدمات بهداشتی و درمانی استان اصفهان منتشر شدهاند.
1