ریزعلی خواجوی جدید ایران را بشناسید + عکس
به خاطر آفتابیبودن هوا کسی حرف او را باور نمیکند تا جایی که جوان مجبور میشود برای دور کردن مردم از مسیر سیل به آنها سنگ پرت کند تا به دنبال او بروند.این جوان میگوید: یک پژو پارس با پنج شش جوان را دیدم که دور هم نشسته بودند. داد زدم از اینجا بروید، الان سیل می آید. گفتند مسخره نکن. سیل به ۲۰۰ متری آنها رسیده بود و با من سرِ راست یا دروغ بودن سیل چانه میزدند. دیدم بلند نمیشوند، با سنگ شیشه ماشینشان را شکستم. آنها هم سربالایی را دنبالم کردند و وقتی بالا آمدند، با چشم خودشان سیل را دیدند. همانجا مرا در آغوش گرفتند و بوسیدند که جانشان را نجات دادم.
جوان شیرازی ریزعلی خواجوی جدید: با سنگ مردم را زدم تا از سیل استهبان نجاتشان دهم
به گفته حسین درویشی، مدیرعامل جمعیت هلال احمر استان فارس، پس از کشف اجساد ۰۲ قربانی سیل،۳۰تیم امدادی جمعیت هلال احمر استان فارس متشکل از ۱۴۰نجاتگر تخصصی در تلاش برای پیدا کردن ۲کودکی که در این سیل مفقود شده بودند، موفق شدند پیکر پسر ۳سالهای را کشف کنند و تلاش برای یافتن دختر یکونیم ساله مفقود شده در جریان است.
کارگری که فرشته نجات گردشگران در سیل استهبان شد
سیل مرگبار استهبان میتوانست قربانیان بیشتری داشته باشد اما فداکاری و انساندوستی چند نفر از اهالی منطقه سبب شد تا گردشگرانی که هنگام سیل در بستر و نزدیکی رودخانه بودند از خطری که جانشان را تهدید میکرد با خبر شده و خودشان را نجات دهند. یکی از این فرشتههای نجات جوانی ۳۰ساله اهل روستای باغشاد در مجاورت امامزاده سلطان شهباز است و در یک مزرعه پرورش ماهی کار میکند.
او میگوید: هنگام وقوع حادثه من بهطور اتفاقی در بلندی بودم و متوجه صدا از سمت رودخانه شدم. صدای جریان آب بود و با تجربهای که داشتم فهمیدم صدای سیل است. او ادامه میدهد: وقتی متوجه سرعت سیلاب در مسیر رودخانه شدم، با توجه به شناختی که از منطقه داشتم و میدانستم در روز جمعه تعداد زیادی از گردشگران در نزدیکی رودخانه مشغول تفریح و استراحت هستند تصمیم گرفتم به کمک گردشگران بروم و آنها را از خطری که جانشان را تهدید میکند باخبر کنم.
به خاطر همین سوار موتورسیکلتم شدم و به طرف رودخانه رفتم. رضا علیپور در ادامه میگوید: فقط خواست خدا بود که در زمان و مکان درستی متوجه سیل شدم. من با موتورسیکلتم مسافتی در حدود یک کیلومتر را رفتم تا به باغ چشمهسار امید رسیدم. وقتی به آنها گفتم که سیل در راه است هر سه برادر که صاحبان باغ بودند سریع بلند شدند و آنها هم برای کمک و اطلاع دادن به سایر اهالی به طرف رودخانه به راه افتادند.
بعد به سرعت به امامزاده سلطان شهباز و تفرجگاه طبیعی اطراف آن رفتم که در آنجا حدود ۵۰ خودرو در بستر رود پارک شده بود و گردشگران زیادی هم در اطراف رودخانه بودند. در مسیر به هر وسیلهای که بود مردم را مطلع کردم، اما چون هوا آفتابی بود عدهای از مردم باور نمیکردند و این هشدار من را به شوخی میگرفتند طوری که ناچار شدم علاوه بر فریاد زدن مداوم، با پرتاب سنگ به سمت زمین و ایجاد سر و صدا، افراد بیشتری را از خطر باخبر کنم.
افرادی که خطر را باور کردند، سریع بستر رودخانه را ترک و خودرویشان را جابهجا کردند اما اگر همه خطر را باور میکردند، تعداد تلفات کمتر میشد.
۳خودرویی که فیلمهای آنها منتشر شده و آنها را در حال حرکت در کنار رودخانه نشان میدهد متعلق به افرادی است که باورشان نمیشد سیل آمده است. کارگر فداکار در ادامه میگوید: وقتی به حاضران در امامزاده سیل را خبر دادم، حدود ۱۵دقیقه بعد سیل به آنجا رسید و افراد زمان داشتند تا خودشان را نجات دهند اما برخی از آنها به خاطر آفتابی بودن هوا باورشان نشد که سیل در راه است. با این حال خدا را شکر میکنم که توانستم با این کار جان چند نفر را نجات دهم.
زایمان موفق زن باردار پس از سیل
علاوه بر افرادی که در جریان سیل استهبان جان خود را از دست دادند، چند نفر نیز مصدوم و به مراکز درمانی منتقل شدند. یکی از این مصدومان زن بارداری بود که در روزهای آخر دوره بارداریاش به سر میبرد و بعد از وقوع سیلاب دچار درد زایمان شد و ساعتی بعد فرزند خود را در بیمارستان امام حسن مجتبی(ع) داراب به سلامت به دنیا آورد. سجاد رضایی، رئیس این بیمارستان میگوید: این زن با انجام عمل جراحی سزارین، فرزندش را در سلامتی کامل به دنیا آورد.