لیست کاملی از اسم های دختر برگرفته از شاهنامه اصیل و ایرانی
لیست کامل اسم دختر برگرفته از شاهنامه به ترتیب حروف الفبا و همراه معنای آن ارائه شده است. اگر به دنبال اسامی اصیل ایرانی هستید، این پست گزینه مورد نظر را در اختیار شما قرار میدهد.
اسم دختر برگرفته از شاهنامه
اسم دختر برگرفته از شاهنامه با الف
آرا: آراستن و زیبا کردن
آرمیلا: نام دختران در ایران باستان
آروشا: درخشان – نورانی – باهوش
آرتا: نام شهر در زمان زند که به روی دختران میگذاشتند
آتاناز: نامی ایرانی
آتنا: نامی ایرانی
آوید: نامی ایرانی
آویسا: آب پاک و تمیز
آیدا: همچون ماه و مهتاب
آیدان: چهره زیبا همچون ماه، آیسان
آیلا: نور ماه و مهتاب، آیناز
آزیتا: نام شاهزاده، ملکه و پرنسسز در ایران
آلیش: شعله ور
آیوت: یکی از بهدینان در فروردین یشت
آریاناز: نامی ایرانی
آذرمهر: آتش مهر
آذین: نام یکی از فرماندهای سپاه بابک خرمدین، به معنای زینت و زیور
آسیمن: نامی پهلوی که همان سیمین امروزی است
آتری: به معنی آتش، از نامهای باستانی
آریانا: متعلق به نسل آریا
اریکا: مرتبط با زمین
افرا: ستایش کردن
الیکا: مادر زمین – شکوفه
المیرا: فدا کننده
الوا: از شخصیتهای شاهنامه
ایرسا: رنگین کمان
آژند: نام گلی است
اسم های دختر شاهنامه ای با ب
بانوگشسب: از شخصیتهای شاهنامه
به رَوِش: نیکترین راه، بهترین انتخاب زندگی
بهنوش خوش مشرب – مطبوع – دلپذیر
بهشید: نامی ایرانی به معنی بهترین روشنایی
بیتا: زیبا و خوش چهره
برسین: زن ایرانی اسکندر گجستک
اسم دختر برگرفته از شاهنامه با پ
پانیذ: قند، شکر
پروشات: در اوستایی به معنی بسیار شاد
پورچیستا: پردانش-دختر زرتشت-زن جاماسب
پوران دخت: نام دختر خسرو پرویز و از ملکههای ایران
پویان: جستجو کننده راستی و درستی
پردیس: باغ و بهشت – واژه پارادیز انگلیسی از همین است
پریوش: پریزاد – پریسا – پریداد – پری تن
پری ویس: دختری در ویس و رامین
پاپَک: دبیر انوشه روان دادگر و بنیانگذار شاهنشاهی ساسانی
پرشه: جرقه – دختر ایرانی
اسم دختر برگرفته از شاهنامه با ت
توشنامئیتی: فرشته مهر و دوستی
تیتک: از نامهای زرتشتیان امروزی
تارا: ستاره
تناز: مادر لهراسب، دختر آرش کمانگیر
تینا: عاشق نوازش
تهمینه: دختر شاه سمنگان و همسر رستم پهلوان شاهنامه و به معنای نیرومند
اسم دختر برگرفته از شاهنامه با ج
جریره: از شخصیتهای شاهنامه، همسر سیاوش و مادر فرود
اسم دختر از شاهنامه با چ
چیستا: فرشته دانش و خرد
چهرزاد: از شخصیتهای شاهنامه و لقبی که به همای دختر بهمن داده شده است، به معنای اصیل
اسم دختر برگرفته از شاهنامه با خ
خرشا: از شخصیتهای شاهنامه به معنای خورشید
اسم دختر برگرفته از شاهنامه با د
دینا: نامی ایرانی
دل آسا: نامی ایرانی
دلارای: همسر دارای داراب و مادر روشنک همسر اسکندر
دل افروز: از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار ایرانی در سپاه کیخسرود به معنی آورنده شادی و خوشی، محبوب
اسم دختر برگرفته از شاهنامه با ر
رائیکا: پسندیده و دوست داشتنی
رادنوش: بانوی شهرین
راتا: فرشته بخشش و مهربانی در وندیداد
رودابه: نام دختر مهراب شاه، همسر زال و مادر رستم
رکسانا: از شخصیتهای شاهنامه و همسر اسکندر مقدونی به معنی درخشان و طلوع
روشنک: دختر دارای داراب که به همسری اسکند مقدونی درآمد (نام دیگر رکسانا)
اسم دختر برگرفته از شاهنامه با ز
زربانو: نام دختر رستم و خواهر بانو گشتاسب
اسم دختر برگرفته از شاهنامه با س
سریرا: زیبا، خوش چهره
سیندخت: همسر مهراب پادشاه کابل و مادر رودابه
سپینود: از شخصیتهای شاهنامه و نام دختر پادشاه هند و همسر بهرام گور
سوسنک: از شخصیتهای شاهنامه
اسم دختر برگرفته از شاهنامه با ش
شاهیده: پارسا، پرهیزکار
شادان: از شخصیتهای شاهنامه و به معنای شاد و خرم
شیددخت: دختر روشنایی و نور
شیده: نام فرزند افراسیاب به معنای زیبارو و درخشنده
اسم دختر برگرفته از شاهنامه با ف
فرانَک: نام دختر دهقان برزین که همسر بهرام گور بود
فرارنگ: از شخصیتهای شاهنامه به معنای پروانه
فرخ: از شخصیتهای شاهنامه به معنای خجسته و مبارک
فرنو: مادر بزرگ اشو زرتشت
فرنگیس: از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر افراسیان و همسر سیاوش و مادر کیخسرو به معنای دارای گیسوان نرم و فراوان
فرگون: نام زنان در ایران باستان
اسم دختر از شاهنامه با ق
قیدافه: از شخصیتهای شاهنامه و نام زنی است که در زمان اسکندر مقدونی حاکم اندلس بود.
اسم های دخترانه شاهنامه با ک
کتایون: مادر اسفندیار در شاهنامه
اسم دختر از شاهنامه با گ
گرد آفرید: دختر گژدهم که با سهراب نبرد کرد
گل آرا: از شخصیتهای شاهنامه و مادر روشنک در بعضی منابع، به معنای زینت دهنده گل
گلشهر: از شخصیتهای شاهنامه
اسم دختر از شاهنامه با م
ماه آفرید: از شخصیتهای شاهنامه و نام دختر بزرگ برزین و نام همسر ایرج، به معنای آفریدهی ماه
مهرناز: از شخصیتهای شاهامه زیبا و دارای محبت و ناز
منیژه: نام دختر افراسیاب که عاشق بیژن پهلوان ایرانی شد و به معنای پاکدامن
اسم دختر از شاهنامه با ن
نازتاب: نام یکی از همسران بهرام گور، به معنای نازتابنده
نوش آذر: از شخصیتهای شاهنامه، به معنای آتش جاوید
نوشزاد: از شخصیتهای شاهنامه، زاده جاوید
نازیاب: از شخصیتهای شاهنامه
نائیریکا: بانوان پارسا در دین زرتشتی
نوشید: نام مادر مانی نقاش که خود را پیامبر نامید
نیکا: نام رودخانه ای در ایران
اسم دختر از شاهنامه با و
ویس: معشوقه رامین در دوره شاهنشاهی اشکانیان
ویستا: نام دخترانه به معنای دانش و فرهنگ
وانوشه: نام گل
اسم دختر از شاهنامه با ه
همیلا: نام ندیمه شیرین همسر خسروپرویز پادشاه ساسانی
هوآفرید: خوش ستوده، خوش آمرزیده
هوپاد: (اسم دختر و پسر) نگهبان خوب، نیک سرشت
اسم دختر از شاهنامه با ی
یاسمین: نوعی گل- دختری در ویس و رامین