ناکامی سلبریتیها در۰ ۱۴۰
سریالهایی که یا نیمه کاره رها شده اند یا خود سازندگان برای جذب مخاطب اقدام به حذف سریال کردند و ... در حقیقت سال ۱۴۰۰ را میتوان سال ناکامی شبکه نمایش خانگی دانست.
یگر چند سالی است که تماشای سریال.های شبکه نمایش خانگی در ایران باب شده است، سریالهایی که بیشتر آنها با هزینههای گزاف تولید میشوند و مخاطب هم برای تماشای آنها پول پرداخت میکند. اما مدتی است که شاهد شکستهای پی در پی در این پلتفرم هستیم. جایی که کسی پاسخگوی این شکستها نیست.
«قصههای مگو» همیشه گوش شنوای بیشتری داشته اند. ماجرای عشقهای نافرجام و درامهای جنایی از وقتی آلوده به تصویر شدند تا همین امروز از مخاطبان بسیاری برخوردار بوده اند. مخصوصا اگر این قصهها در هزارتوی تلویزیون ما رنگ آنتن را به خود ندیده باشند.
قصههایی که حالا به کمک پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی از صندوق درآمده اند و با هزینههای گزاف ساخته میشوند. اما آیا این قصههای رنگین توانسته اند قاپ مخاطب را بدزدند؟
۱۴۰۰ سال ناکامی سریالهای شبکه نمایش خانگی
امسال را میتوان سالی پر کار و پر بار برای شبکه نمایش خانگی دانست. سالی که آثار بسیاری از سریال و رئالیتی شو و ... تا برنامههای گفتگو محور همه در فضای خصوصی ساخته شدند. اما در این میان قطعا سهم سریالها بیشتر از سایر ژانرهاست و به جرأت میتوان گفت علی رغم تولید بیشتر در سال جاری، ضعف و ناکامی سریالها نیز به همین میزان بیشتر بوده است.
سریالهایی که یا نیمه کاره رها شده اند یا خود سازندگان برای جذب مخاطب اقدام به حذف سریال کردند و ... در حقیقت سال ۱۴۰۰ را میتوان سال ناکامی شبکه نمایش خانگی دانست.
هزینه این شکستها را چه کسی حساب میکند؟
پیش از عید خبر افزایش تعرفه این پلتفرمها منتشر شد و واکنشهای اکثرا منفی را برانگیخت. استدلال مدیران این رسانههای خصوصی برای افزایش قیمت تعرفهها، افزایش تولیدات تازهشان بود و از عرضه روزانه یک اثر تولیدی گفتند و البته که منتقدان و مردم، این پلتفرمها را با نمونههای خارجیشان مقایسه میکردند و نتایج دیگری میگرفتند.
این پلتفرمها با شتاب بسیاری شروع به ساخت سریالهایی کردند که سلبریتیها از سر و کول آنها بالا میرفتند. اما متاسفانه هنگام پخش سریالها دیدیم که در این آثار ضعیف هیچکدام از ستارهها هم به داد اثر نرسیدند و با اینکه فضای آثار شبکه نمایش خانگی بسیار بازتر از تلویزیون است و اینجا دست کم خبری از بسیاری از سختگیریها نیست، باز هم مخاطبان جذب نشدند و اعتراض خود را از طرق مختلف به گوش سازندگان رساندند.
جزیره سریالی ضعیف که نیمه کاره ماند
جزیره اثر سیروس مقدم در قسمت ۱۴ به پایان رسید و پایان ناگهانی آن، آن هم درست وسط قصه! واکنشهای منفی بسیاری را به همراه داشت. قصه سریال در حالی به آخر رسید که ماجراهای جدیدی آغاز شده بود و سرانجام هیچ کدام از اتفاقات مشخص نشد.
با اینکه نام سیروس مقدم به عنوان کارگردان در اثر درج شده بود، اما این سریال از همان ابتدا درگیر حواشی بود که از جمله آنها میتوان به کیفیت پایین سریال اشاره کرد. در همان میانه تولید بود که گردانندگان فیلیمو متوجه ضعف اساسی سریال شدند و به همین دلیل چیزی حدود ۱۰ قسمت از سریال حذف شد.
همچنین علی رغم حضور چهرههای بسیار در سریال، هیچکدام در جای خود حضور نداشتند و البته گریم بد خانمهای سریال نیز در این میان از چشم مخاطبان دور نماند.
در نهایت سریال جزیره به عنوان یک شکست قطعی در کارنامه رو به افول سیروس مقدم ثبت شد آن هم در حالی که شنیده شده محمدرضا فروتن که از جمله بازیگران اصلی سریال بود، در میانه راه قهر کرده و به همین دلیل او در ۶ قسمت پایانی سریال حضور نداشت.
البته جزیره تنها شکست مقدم در شبکه نمایش خانگی به شمار نمیرود. او در سال گذشته نیز سریال خواب زده را تولید کرده بود. سریالی که در ژانر وحشت تولید شده بود، اما در نهایت کار چیزی شبیه به کمدی از کار درآمده بود. نکته قابل توجه درباره خواب زده این است که این کار هم نیمه کاره رها شد.
جدال جیران، قبله عالم و آهوی من مارال بر سر ناصرالدین شاه!
یک اتفاق دیگر که امسال رقم خورد، توجه ۳ کارگردان به مقطع زندگی ناصرالدین شاه بود. اولین سریال قبله عالم نام داشت که حامد محمدی آن را کارگردانی کرده بود. سریالی ضعیف و سخیف که در همان قسمتهای نخست به دلیل استفاده بیش از حد از شوخیهای رکیک با سانسور بسیار مواجه شد و در ادامه نیز به همین دلیل متوقف شد.
حالا هم دعوایی میان سازندگان آهوی من مارال و جیران شکل گرفته است. ۲ اثر با حضور چهرههای بسیار که سازندگان آهوی من مارال ادعا کرده اند حسن فتحی سریالش را از روی آن کپی کرده است.
البته خالق شهرزاد زیر بار این ادعا نرفته و اسنادی هم منتشر شد که مبنی بر تفاوت این دو سریال با هم بود، اما در نهایت ساترا به میان آمد و بنا شد سازندگان جیران اصلاحات اعلام شده را انجام دهند تا بتوانند از ۲۴ بهمن ماه سریال را توزیع کنند.
میدان سرخ را چه کسی دید؟
از جمله سریالهای ضعیف دیگری که امسال تولید شد، میدان سرخ بود. سریالی با ۳ کارگردان که در دومینوی سقوط سریالهای شبکه نمایش خانگی جای مشخصی دارد. سریالی که روند کند تصویربرداری و وسواسهای ابراهیم ابراهیمیان موجب شد تا در زمان تعیین شده سریال آماده پخش نشود.
بعد از آن تصمیم بر این شد تا سریال در تاریخ دیگری یعنی بعد از تعطیلات نوروز ۱۴۰۰ پخش شود. قبل از توزیع قسمتهای ضبط شده بازبینی میشود، اما ماحصل کار مورد تایید سرمایه گذار قرار نمیگیرد و مقرر میشود تا ابراهیمیان جایش را به بهرام بهرامیان بدهد.
طبق توافق انجام شده بهرامیان موظف میشود تا قسمتهای ابتدایی را مجدد کارگردانی کند، اما برای این کار با یک چالش مواجه میشود. برخی از بازیگران حاضر نمیشوند جلوی دوربین او بازی کنند و خواهان بازگشت ابراهیم ابراهیمیان میشوند. ابراهیمیان دوباره به پروژه برمیگردد تا کار برای توزیع در بیست و چهار تیر ماه آماده شود.
کیفیت کار همچنان مورد تایید سرمایه گذار نیست به همین خاطر میدان سرخ باز هم به پخش نمیرسد. از همین رو عذر بهرام بهرامیان هم از پروژه خواسته میشود تا کار فقط با حضور ابراهیمیان جلو برود. اما ابتلای این کارگردان به ویروس کرونا موجب خانه نشینی و توقف روند تولید میدان سرخ میشود.
از آنجایی که تولید این سریال تا همین جا بیش از برآورد اولیه هزینه داشته، تهیه کننده تصمیم میگیرد پروژه را با کارگردان دیگری جلو ببرد. جواد نوروزبیگی که سابقه همکاریهای متعددی با کمال تبریزی دارد از او برای به سرانجام رساندن میدان سرخ دعوت به همکاری میکند.
این کارگردان در حالی برای به سرانجام رساندن سریال پر حاشیه وارد کار شده که در سریالهای اخیرش دو سریال شکست خورده را در کارنامه اش ثبت کرده است. یکی سریال ابله و دیگری سریال الف ویژه که به خاطر ضعف ساختاری «سیما فیلم» دستور به توقف تولید داد و تبریزی را از پروژه کنار گذاشت.
میدان سرخ با بازی حمید فرخنژاد، علی مصفا، مهتاب کرامتی و رضا یزدانی که عموما بازیگران سینمایی شناخته میشوند و خط داستانیاش درباره ماجراهای مالی و باندبازی و توطئههای اقتصادی و قصههای مافیایی نتوانست نظر مخاطبان را جلب کند و به راحتی از دور خارج شد.
ناکامی مردم معمولی، دراکولا، گیسو، خسوف و حرفهای
امسال رامبد جوان تصمیم گرفت در خلال ساخت برنامه خندوانه شانس خود را هم در شبکه نمایش خانگی امتحان کند. او مردم معمولی را کارگردانی کرد. قصه بدی که به سرعت و در همان قسمتهای ابتدایی صدای مخاطبان را درآورد و به همین دلیل از تعداد قسمتها کاسته شد و البته در میانه راه تیم نویسندگان سریال نیز تغییر کردند.
دراکولا آخرین ساخته مهران مدیری نیز از جمله آثاری بود که بریز و بپاشهای بی شمار و حیوانات اهلی و وحشی که در کار مورد استفاده قرار گرفته بودند نیز نتوانستند به داد مهران مدیری برسند و او نیمه کارهای شبیه به قهوه تلخ به مخاطبان خود تحویل داد.
گیسو نیز فصل دوم سریال عاشقانه به کارگردانی منوچهر هادی بود. او که ید طولایی در ساختن سریالهای بد دارد، این روزها نیز نیسان آبی را ساخته است. سریالی که روی خط متوسط رو به پایین حرکت میکند، اما میتوان آن را نقطهای قابل توجه! در کارنامه هادی به شمار آورد. او پیش از نیسان آبی سریالهای گیسو و دل را هم ساخته بود. سریالهای ضعیفی که صدای مخاطبان را درآورد!
خسوف و حرفهای نیز دو ثر دیگر شبکه نمایش خانگی در پلتفرم نماوا بودند که آنها هم علی رغم بهره برداری از چهرهها نتوانستند اتفاقا قابل توجهی را در شبکه نمایش خانگی رقم بزنند و در این میان اعترضات بسیاری به بازیگری سیروان خسروی که خواننده محبوبی در میان جوانان است، شد.
جواب مخاطب را چه کسی میدهد؟
مخاطبان آثار شبکه نمایش خانگی برای تهیه و تماشای برنامههای آن، هرماه هزینه اشتراکی را پرداخت میکنند که با توجه به میزان مشترکین در ماه تبدیل به رقم قابل توجهی میشود. به همین نسبت هم این انتظار وجود دارد که مخاطبان بیننده آثار با کیفیتی از لحاظ فرم و محتوا باشند. اما این اتفاق امسال نیافتاد.
«فیلیمو» و «نماوا» در سال جدید و با تبلیغات فراوان خبر از تولید و پخش سریالهای تازه خود دادند و تلاش کردند ضمن رقابت با هم تلویزیون را هم به گوشه رینگ ببرند. اما در نهایت نه تنها نتوانستند گلیم خود را از آب بیرون بکشند، با تلویزیون هم رقابتی شکل گرفت.
اما نکته قابل توجه و مهم در این میان همان وجهی است که مخاطب برای آبونمان پرداخت میکند و همین موضوع نیز توقع او را از شبکه نمایش خانگی بالا میبرد. اما امسال پلتفرمها نشان دادند که نتوانستند آن طور که باید نظر مخاطبان را تامین کنند و همین باعث شده سوال همی مطرح شود که هزینه این شکستهای پی درپی در شبکه نمایش خانگی چطور پرداخت میشود؟
هزینههای گزاف دستمزد بازیگران و همچنین بالا بودن هزینه تولید چطور تامین میشود؟ و مهمتر اینکه حق اعتراض مخاطب به عنوان مشترک این پلتفرمها چقدر مورد توجه قرار میگیرد؟