مرز سهل و سخت گیری خانوادهها کجاست؟
برخی والدین تصور میکنند اگر در ارتباط با فرزندان خشونت نداشته نباشند، فرزندانشان به آنها احترام نمیگذارند و دیر یا زود اقتدارشان زیر سوال میرود.
خیلی از والدین پیش از فرزنددار شدن یا حتی در دوران فرزندپروری این سوال برایشان پیش میآید که چه حدومرزی برای فرزندانشان قائل باشند؟ چه میزان به آنها امتیاز دهند؟ تا مبادا فرزندانشان به زبان عامیانه لوس شده یا بالعکس دچار احساس خودکم بینی در برابر سختگیری هایشان شوند!
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که بگویید اگر همیشه با بچهها همدلی کنید، آنها لوس میشوند یا اینکه از ما حرف شنوی نخواهند داشت و اگر همیشه هم قاطعیت در برابر آنها نشان دهید، لجباز میشوند و باز هم خشونت اثر منفی بر آنها میگذارد.
در پاسخ به کسانی که اعتقاد دارند بچه باید از پدر و مادرش حساب ببرد، باید گفت که حساب بردن یعنی ترسیدن! یعنی از سر ترس کاری انجام دادن. مثلا از شما میترسد و چند دقیقه قبل از رسیدن شما به خانه سراغ درس و مشقش میرود تا مبادا به او به اصطلاح گیر بدهید که درس نمیخوانی؟! و این هم یک آسیب جدی است!
در نقطه مقابل، قاطعیت و اقتدار در فرزندپروری نقش مهمی دارد و امری واجب است و اصلا ارتباطی با تنبیه کردن بچهها، فریاد زدن و توهین کردن یا ترسیدن بچهها از شما ندارد. در این زمینه نظرات ائمه (ع) نیز وجود دارد به طور مثال پیامبر (ص) میفرمایند: «لاتَضْرِبُوا أَطْفالَکُمْ عَلى بُکآئِهِمْ؛ فرزندان خود را به سبب گریهشان کتک نزنید» یا حضرت علی (ع) میفرمایند: «فرزندان خود را به عادات و آداب خود مجبور نکنید، زیرا آنها برای زمانی غیر از زمان شما خلق شدهاند.» (نهج البلاغه گفتار ۲۴۰)
قاطعیت در فرزندپروری چند توضیح مهم دارد نخست اینکه پدر و مادر قاطع برای فرزندشان قوانین درست میگذارند، یعنی علاوه براینکه بچهها را به حال خود رها نمیکنند، آنها را برای رعایت نکردن قوانین مورد نظرشان تنبیه بدنی، جسمی یا روانی نمیکنند.
این قانون صحیح مثل اینکه «بچهها در منزل اجازه ندارند در زمان خوردن شام تلویزیون تماشا کنند» یا «بچهها اجازه ندارند شب هنگام بیرون از منزل فوتبال بازی کنند». اینها دو نمونه شفاف و مشخص است.
نکته دیگر؛ حد و مرز داشتن با بچهها است؛ یعنی به فرزندتان اجازه نمیدهید در هر زمان و مکانی هر کاری که دلش بخواهد انجام دهد. مثل زمانی که شما خسته هستید، اما او دوست دارد بازی کند به جای دعوا یا غرو لند به او بگویید: «من عاشق این هستم که با تو بازی کنم، اما الان به استراحت احتیاج دارم». اینطور فرزند شما حد و مرز خود را درک میکند.
*تفاوتهای قاطعیت و خشونت
برخی شاید تا به حال تصور میکردند که قاطعیت و خشونت دو امر یکسان هستند، اما باید بدانید که افراد قاطع به هیچ وجه نسبت به دیگران خشن نیستند چرا که خشونت نه تنها اثر کوتاه مدت دارد بلکه رفتاری خارج از کنترل است، زمانی که شما خشونت اعمال میکنید، فرزند شما احساس ناامنی میکند و رابطه شما با او دچار آسیب میشود.
اما قاطعیت یک رفتار منطقی در کنترل فرد است، به فرزند شما احساس امنیت میدهد و رابطه شما با فرزندتان را تقویت میکند.
مثالی برای قاطعیت: زمانی که فرزند شما به حرفتان گوش نمیدهد، ابتدا با یک عبارت همدلانه شروع کنید و به او حد و مرزهایش را نشان دهید: «می دونم که خیلی ناراحتی، ولی اجازه نداری خواهرت رو بزنی» یا «می دونم دوست داری بیشتر تو پارک باشی، اما فردا باید بری مدرسه و باید استراحت کنی یا اجازه نداری، چون ناراحتی تو خیابون بدوی»، یا «می دونم خیلی گرسنه هستی، اما باید صبر کنی تا غذا حاضر بشه».
*عباراتی که اثرگذاری مقتدرانه را افزایش میدهد
این نکته را به یاد داشته باشید که قاطعیت لزوما خوشایند فرزند شما نیست ممکن است فرزندتان از دست شما عصبانی شود، لجبازی و گریه کند، حتی اگر سنش کم باشد پایش را روی زمین بکوبد و خواسته اش را مدام با جیغ و داد فریاد بزند، اما شما قطعا وقتی او میخواهد در خیابان بدود، دستش را رها نمیکنید، حتی اگر ناراحت باشد شما میبایست اقتدار خود را حفظ کنید.
برای مثال همین ناراحت شدن بچه به دلیل منع او از دویدن در خیابان را اینطور میتوانید برایش بگویید که: «میدونم خیلی از دستم ناراحتی، اما من اصلا ناراحت نیستم، ولی خیلی جدی ام، چون باید مراقبت باشم. تو برام عزیزی و پای سلامتیت در میونه. حرف من رو باید کامل گوش بدی و بدونی که این موضوع اصلا شوخی نیست و خیلی جدیه».
والدین مقتدر، فرزند لوس و بد به حال اجتماع تربیت نمیکنند، از سوی دیگر هم فرزند دیکتاتور تربیت نمیکنند، چون بین این دو دسته والدین قرار دارند، نه اقتدارشان باعث سختگیری زیاد میشود که بچهها را به اصطلاح عقدهای بار بیاورد و نه بچهها را رها میکنند که به حال خودشان باشند و کنترلی بر آنها نداشته باشند. والدین مقتدر از دسته والدین خوبی هستند که فرزندان تاثیرگذار به جامعه تحویل میدهند.
نکته دیگر هم این است برای اینکه تاثیر کلام و قوانینمان بر بچه کم نشود، خودمان هم به قوانین خودمان احترام بگذاریم مثلا اگر از بچهها میخواهیم شبها ساعت ده تا ده و نیم شب به رختخواب بروند، خودمان هم نباید تا نیمههای شب پای تلویزیون با صدای بلند بنشینیم و باعث آزار آنها شویم، منظور این است که بسترهای مختلف را برای اثرگذاری کلاممان فراهم کنیم.
والدین مقتدر فرزندانی با اعتماد به نفس، عزت نفس و استقلال زیاد، خلق و خوی آرام، صمیمی، مبتکر، خلاق، متعهد، مسئولیت پذیر و مفید به حال اجتماع تربیت میکنند و در رفتار و اعمالشان اجازه میدهند بچهها هم نظر بدهند و ازآنها مشورت میگیرند، استقلال آنها را تقویت میکنند، به حرف آنها گوش میدهند، نظم و قوانین منصفانه میگذارند، بچهها را در مواقع لزوم تشویق میکنند و انتظاراتشان از بچهها را براساس سن و سال و درک آنها منعطف تنظیم میکنند.
*مثال از یک برخورد مقتدرانه در برابر فرزند
مادر متوجه شده که فرزندش مدتی است از مدرسه وسایل بچهها را به خانه میآورد، به جای قشقرق به پا کردن و جنگ و دعوا که چرا دزدی کرده ای؟ با او وارد صحبت میشود تا ریشه این نیاز را در بیاورد که آیا فرزندش به این وسایل احتیاج داشته یا خیر؟ بعد از فرزندش میخواهد که آن وسایل را به صاحبانشان برگرداند چرا که این یک کار خیلی زشت است و باید از صاحبان وسایل عذرخواهی کند و سپس او را مورد حمایت قرار میدهد تا دیگر دست به چنین کاری نزند و اثرات منفی این کار را به او گوشزد میکند.