۷ قانون زندگی از کتاب جردن پیترسون | قوانینی که با شنیدنش از این رو به آن رو میشوی +ویدیو
کتاب "قانون زندگی" نوشتهی "جردن پیترسون" (Jordan Peterson) در واقع یک کتاب به نام "12 Rules for Life: An Antidote to Chaos" است. این کتاب توسط جردن پیترسون نوشته شده و در آن او به مباحث مختلفی از جمله روانشناسی، فلسفه، واقعیت، و مسائل مرتبط با زندگی و معنا پرداخته است. کتاب "قانون زندگی" به عنوان یک راهنمای عملی برای زندگی موفقتر و مفیدتر مطرح میشود و در آن دوازده قانون مهم برای بهبود زندگی ارائه میشود.
قانون های زندگی از جردن پیترسون
قانون های زندگی
کتاب "قانون زندگی" نوشتهی "جردن پیترسون" (Jordan Peterson) در واقع یک کتاب به نام "12 Rules for Life: An Antidote to Chaos" است. این کتاب توسط جردن پیترسون نوشته شده و در آن او به مباحث مختلفی از جمله روانشناسی، فلسفه، واقعیت، و مسائل مرتبط با زندگی و معنا پرداخته است. کتاب "قانون زندگی" به عنوان یک راهنمای عملی برای زندگی موفقتر و مفیدتر مطرح میشود و در آن دوازده قانون مهم برای بهبود زندگی ارائه میشود.
با کسانی دوست شوید که بهترینها را برای شما میخواهند
خیلی از ما به چگونگی شکلگیری دوستیهایمان اهمیت چندانی نمیدهیم. معمولا دوستی زمانی شکل میگیرد که شما و شخص دیگری از انجام دادن چیزی لذت میبرید. شاید از درس خواندن با هم یا مهمانی گرفتن با هم.
شاید با این جمله آشنا باشید که «شما میانگین ۵ آدمی هستید که بیشترین حضور را در کنارتان دارند.» این جمله در مورد شما چگونه است؟
دوستان خوب شما را بالا میکشند. آنها منفیگرایی و رفتار بد را تحمل نمیکنند. دوستان بد شما را پایین میکشند و گاهی انجام رفتارهای بد را آسان میکنند. اغلب این کار هم برای این است که حس خوبی نسبت به خودشان داشته باشند.
اگر به فکر بهبود دادن به خودتان هستید باید مراقب دوستانتان هم باشید.
با خودتان طوری رفتار کنید که انگار مسئول کمک کردن به خودتان هستید
بسیاری از مردم نسبت به حیوانات خانگیشان مهربانتر از خودشان هستند. یک دلیل برای چنین چیزی این است که شما بدترین منتقد خودتان هستید. هر کدام از ما از نقصهای خودمان و اشتباهاتی که به خاطر آنها انجام میدهیم آگاه هستیم. و این باعث میشود که خودمان را به خاطر کمبودهایمان سرزنش کنیم.
این باعث خواهد شد که هر روز به خودتان بدی کنیم. بدی یعنی چه؟ مثلا آنطوری که باید مراقب سلامتتان نیستید و به قولهایی که به خودتان میدهید پایبند نیستید.
اگر از آنهایی هستید که فکر میکنید ارزش کمک کردن به خودتان را ندارید باید دیدتان را تغییر دهیم تا باور کنید که شما برای خودتان باارزشتر از هر چیزی هستید.
صاف بایستید و شانههایتان را عقب بدهید
ضمیر ناخودآگاه ما دائما در حال اسکن کردن محیطمان است تا پی ببرد که ما در سلسه مراتب انسانی جامعه در چه جایگاهی قرار داریم.
اگر ببینیم که مردم به صورت مثبتی جوابمان را میدهند و به عنوان کسی در مقالم بالاتر از ما کمک میخواهند در بدنمان سرتونین ترشح میشود، ما حس خوبی خواهیم داشت و در مقام بالاتری خودمان را میبینیم.
برعکس اگر ببینیم که مردم به صورت منفی جوابمان را میدهند و مانند یک تابع به ما نگاه میکنند ما در نتیجه خودمان را در درجهی پایینتری میبینیم.
چیزی را دنبال کنید که هدفمند باشد نه مصحلتآمیز
شاید فکر کنید دلیلی برای وجود من و شما وجود نداشته باشد. پس با چنین واقعیتی آیا امروز را باید فقط خوش بگذرانید؟ آیا باید از هر کار سختی که میدانید اکنون سخت است اما در آینده به نفعتان خواهد بود باید اجتناب کنید؟ چون هیچ هدف و معنایی در زندگیتان ندارید؟خیـــــــر.
[bs-quote quote=”اگر اشاره به نادرستیها را متوقف کرده و بر اساس دستورات وجدان خود زندگی کنید میتوانید حتی در زمان مواجهه با تهدیدات نیز نجابت خود را حفظ کنید؛ اگر با صداقت و شجاعت از بالاترین ایدهآلها تبعیت کنید، امنیت و قدرت بیشتری برایتان فراهم خواهد شد. اگر به درستی زندگی کنید میتوانید آنقدر جویای هدف باشید که حتی واهمه از مرگ نیز تاثیری بر شما نداشته باشد.”
در نظر بگیرید کسی که به او گوش میدهید ممکن است چیزی بداند که شما نمیدانید
یک واقعیت وجود دارد که کمتر کسی میخواهد قبول کند:
شما با حرف زدن چیز خاصی یاد نمیگیرید اما با گوش دادن چرا.
علاوه بر این، داشتن کسی که به شما گوش دهد و درکتان کند یک نیاز اساسی انسان است. پس با گوش دادن به یک شخص شما به او یک هدیه میدهید و کمکش میکنید تا نیاز اساسیاش به درک شدن را ارضا کند.
همچنین گوش دادن صادقانه به یک نفر به ایجاد اعتماد بین شما و او کمک میکند.
در گفتار خود دقیق باشید
دقت و صراحت میتواند اضطراب را از بین ببرد. اضطراب زمانی رخ میدهد که ما با ناشناختهها روبهرو میشویم.
یک مثال: شاید مدتی است که در بدنتان دردی احساس میکنید. چه میتواند باشد؟ خب میتواند چیز خاصی نباشد یا حتی میتواند سرطان باشد. یا یک چیزی بین این دو.
این احتمالات ذهنمان را درگیر میکند و اضطرابمان را افزایش میدهد. اگر برای پی بردن به این درد به دکتر مراجعه کنید مهم نیست که دکتر چه بگوید به هر حال اضطراب شما پایین خواهد آمد. به این خاطر که یک چیز ناشناخته برای شما آشنا میشود.
در ادامه مطلب این قوانین را بطور کامل تری در ویدیو میبینید