افسردگی | اثر افسردگی روی مغز

اثرهای وحشتناکی که افسردگی روی مغز میگذارد که نمیدانید | سریعا اگر این نشانه ها را دارید برای درمان اقدام کنید

نتایج تحقیقات قبلی نشان داده بود که سطوح نشانگرهای التهابی در افراد مبتلا به افسردگی، به شدت مختل می شوند. علاوه بر این، افسردگی با شرایط التهابی مزمن مانند روماتیسم، بیماری التهابی روده و ام اس مرتبط است. این یافته ها ارتباط بالقوه ای را بین التهاب مغز و افسردگی نشان می دهد...

اثرهای وحشتناکی که افسردگی روی مغز میگذارد که نمیدانید | سریعا اگر این نشانه ها را دارید برای درمان اقدام کنید

اثر افسردگی روی مغز

نتایج تحقیقات قبلی نشان داده بود که سطوح نشانگرهای التهابی در افراد مبتلا به افسردگی، به شدت مختل می شوند. علاوه بر این، افسردگی با شرایط التهابی مزمن مانند روماتیسم، بیماری التهابی روده و ام اس مرتبط است. این یافته ها ارتباط بالقوه ای را بین التهاب مغز و افسردگی نشان می دهد.

دانشمندان هلندی با بررسی بافت مغز پس از مرگ در افراد مبتلا به افسردگی، نشان داده اند که فعالیت نوع خاصی از سلول های ایمنی به نام سلول های میکروگلیال در مغز این افراد، بسیار کمتر است. این فرضیه به مدت طولانی مطرح بود که افسردگی با التهاب در مغز مرتبط است؛ با این حال در کمال تعجب و برخلاف انتظارات اولیه، پژوهشگران دریافتند که پدیده مشاهده شده التهاب نیست، بلکه سرکوب سلول های ایمنی است.

طبق آمار سازمان بهداشت جهانی ۳۵۰ میلیون نفر در دنیا از اختلال افسردگی رنج می ‌برند. اولین قدم برای درمان افسردگی و پیشگیری از پیشرفت بیماری، شناخت علائم آن است.

سلول های میکروگلیال، با حفظ سیناپس ها که نقاط تماس بین نورون ها هستند، نقش مهمی در ارتباط موثر بین نورون ها ایفا می کنند. این سلول ها همچنین به طور مداوم سیستم عصبی مرکزی را برای یافتن هرگونه نشانه ای از نورون ها و سیناپس های آسیب دیده یا عوامل بیماری زا نظارت می کنند.

یافته های این مطالعه نشان می دهد؛ نورون ‌ها در واقع سیگنال ‌هایی را به سلول ‌های میکروگلیال ارسال می ‌کنند و در نتیجه، این امر منجر به کاهش فعالیت این سلول ها در طول دوره ‌های افسردگی می شود. این ناهنجاری ها به طور خاص در ماده خاکستری مغز مشاهده شدند. بنابراین یافته ها، یک تعامل احتمالی را بین سلول های میکروگلیال و ساختارهای موجود در ماده خاکستری، یعنی نورون ها و سیناپس ها نشان می دهند.

دانشمندان اظهار داشته اند: این یافته ها می توانند به شناسایی اهداف جدیدی برای توسعه داروهای افسردگی کمک کنند. به عنوان مثال، بازگرداندن فعالیت سلول های میکروگلیال ممکن است تأثیر مفیدی بر جلوگیری از پیشرفت بیماری داشته باشد. یافته های تحقیقاتی در مجله Biological Psychiatry منتشر شده اند.

یکی از عوارض جانبی شایع افسردگی خستگی مداوم است. همه‌ی افراد مبتلا به افسردگی با این مساله دست و پنجه نرم نمی‌کنند اما خستگی همیشگی بسیار رایج است.

خستگی اغلب یکی از سخت‌ترین عوارض جانبی افسردگی برای مقابله کردن است. اگرچه در صورتی که فردی با اختلال افسردگی تشخیص داده نشده زندگی کند دلیل خستگی‌اش می‌تواند‌ پیچیده باشد. آن‌ها ممکن است هر شب خواب زیادی داشته باشند و همچنان صبح‌ها با خستگی از خواب بیدار شوند.

در شرایط بدتر ممکن است خودشان را به دلیل اینکه باور دارند تنبلی یا سایر خطاهای شخصی باعث افت انرژی‌شان شده است سرزنش کنند. این همچنین نشانه‌ای است که برای افرادی که افسردگیشان تشخیص داده شده است و تلاش می‌کنند آن را از سایر افراد پنهان کنند بسیار دشوار است و اغلب روی کار و روابط شخصیشان هم تاثیر می‌گذارد.

. آن‌ها به شکل غیر طبیعی زود رنج می‌شوند

زود رنجی ار علائم افسردگی پنهان​​

رفتار شخص افسرده ممکن است به عنوان مالیخولیا تعبیر شود حتی اگر احساس واقعی آن‌ها هم به این صورت نباشد. زودرنجی یکی از نشانه‌های رایج در افراد مبتلا به افسردگی است. این موضوع باید قابل درک باشد زیرا افسردگی یک مشکل سلامتی است که قابل دیدن یا ارزیابی دقیق نیست و همین مساله مقابله با آن را دشوار می‌سازد.

کار مداوم و زیاد برای همگام کردن همه‌ی جنبه‌های زندگی هنگام رویارویی با افسردگی هم انرژی فرد را گرفته و فضای کمی برای صبر و درک باقی می‌گذارد. اگر فردی که می‌شناسید متوجه شود که دچار افسردگی بالینی شده و این موضوع را با شما در میان بگذارد در صورتی که رفتار قبلی‌اش با باورهای اشتباه رایج درباره‌ی افسردگی مانند خجالتی و ساکت بودن فرد افسرده مطابقت نداشته باشد ممکن است شما را دچار سردرگمی کند. اگر متوجه شدید که این افراد زود عصبانی می‌شوند و زود رنج شده‌اند به دلیل عوارض جانبی افسردگی است.

 پاسخ دادن به محبت و نگرانی برایشان دشوار است

باور اشتباه اصلی درباره‌ی افسردگی این است که افسردگی به معنای داشتن احساس غم و ناراحتی است. اما افسردگی بیشتر به معنای داشتن احساس خاصی یا فقط بروز احساسات نیست و به فرد بستگی دارد اما برخی افراد مبتلا به افسردگی احساس بی‌حسی و چیزی نزدیک به احساس ناراحتی یا زودرنجی را گزارش کرده‌اند. به دلیل این موضوع پاسخ مناسب به حرکات یا کلمات مهربانی برایشان دشوار است یا درباره‌ی آن ممکن است فکر نکنند. آن‌ها ممکن است حتی به دلیلی غیرمنطقی از شما ناراحت شوند زیرا پردازش و پاسخ به رفتارهای مهربانانه و محبت‌آمیز برای مغزشان بسیار دشوار است.. آن‌ها ممکن است به صورت مکرر انجام فعالیت‌هایی که پیش از این دوست داشتند را متوقف کنند

عدم علاقه به انجام فعلیت‌ها در طول مدت زمان طولانی می‌تواند نشانه‌ای از افسردگی باشد. افسردگی هم انرژی جسمی و هم انرژی ذهنی را تخلیه می‌کند بنابراین لذت بدن از بسیاری از چیزها دشوار می شود. فعالیت‌هایی که پیش از این مورد علاقه بودند می‌توانند به صورت کلی جذابیت خود را از دست دهند زیرا افسردگی اغلب لذت بردن یا داشتن احساس رضایت را از بین می‌برد. در صورتی که هیچ دلیل دیگری برای توصیف کاهش علاقه‌ی خود ندارید به احتمال زیاد دچار افسردگی بالینی شده‌اید.

آن‌ها ممکن است عادت‌های غیرطبیعی غذا خوردن پیدا کنند

عادت‌های اشتباه غذا خوردن​​

عادت‌های غیرطبیعی غذا خوردن به صورت کلی به دو دلیل ایجاد می‌شوند: به عنوان روشی برای مقابله یا به عنوان اثر جانبی مراقبت نکردن از خود. کم خوردن یا زیاد خوردن نشانه‌های رایج افسردگی هستند. پرخوری اغلب باعث شرمساری می‌شود. هنگامی که غذا یکی از منابع لذت است فرد قادر خواهد بود بیش از اندازه غذا بخورد.

هنگامی که فرد افسرده خیلی کم غذا می‌خورد اغلب به این دلیل است که افسردگی روی اشتهای آن‌ها تاثیر گذاشته و میل به خوردن را در آن‌ها از بین برده است. علاوه‌براین این موضوع همچنین می‌تواند به دلیل نیاز ناخودآگاه برای کنترل برخی چیزها باشد زیرا آن‌ها نمی‌توانند افسردگیشان را کنترل کنند. در صورتی که در مورد فردی که اختلال یا عادت اشتباه خوردن دارد افسردگی تشخیص داده نشده باشد افراد فکر می‌کنند عادت‌های اشتباه خوردنشان به دلیل خطای شخصی است و آن‌ها را قضاوت کرده و موجب ایجاد احساس بد در آن‌ها می‌شوند.

 آن‌ها ممکن است چیزهای بیشتری از شما بخواهند

فرد افسرده نمی‌تواند مانند فردی که از نظر روانی سالم است عمل و رفتار کند. برخی کارها را نمی‌توانند مانند قبل یا به هیچ وجه انجام دهند. آزار دادن یا شرمسار کردن آن‌ها به دلیل این موضوع نه تنها کمک کننده نیست بلکه آن‌ها را آزار می‌دهد. در صورتی که آن‌ها افسردگی‌شان را مخفی نگه داشته باشند مقابله با عصبانیت دیگران برایشان بسیار دشوارتر خواهد بود زیرا نمی‌توانند مانند افراد سالم عمل کنند. به همین دلیل بهتر است همیشه درک درستی از افرادی که در زندگیتان هستند داشته باشید.

 آن‌ها می‌توانند روزهای بد و روزهای خوب داشته باشند

افسردگی می‌تواند بالا و پایین داشته باشد. در صورتی که فردی افسردگی تشخیص داده نشده یا افسردگی پنهان داشته باشد بسته به اینکه افسردگی ثابت داشته باشد یا نه ممکن است اینگونه به نظر برسد که دچار نوسانات خلقی می‌شود.

در صورتی که افسردگی تشخیص داده نشده باشد تغییرات خلقی بدون دلیل به نظر می‌رسند. در صورتی که بدانید فرد دچار افسردگی است ممکن است به صورت اشتباه باور کنید که به صورت همیشگی خوب هستند چون این چند روز احساس خوبی دارند. در حالی که همیشه این موضوع خوب است که امروز فرد بهتر از دیروزش باشد اما همیشه باید به آن‌ها اجازه دهید به شما بگویند چه زمانی برای چه کاری آماده است. فرض اینکه آن‌ها به صورت کامل انرژی خود را بازیابی کرده‌اند و اجبار سریع آن‌ها به انجام برخی کارها می‌تواند باعث خستگی بیش از حدشان شود.

منبع: اقتصاد آنلاین
دیدگاه شما
منتخب سردبیر