من در هیچ کاری خوب نیستم|۵ راه برای مقابله با عزت نفس پایین|
برخی افراد ممکن است در بازههای خاصی از زندگی خود احساس کنند که در هیچ کاری خوب نیستند. این فکر معمولا زمانی که افراد جوان هستند و هنوز در حال تلاشاند تا بفهمند چه شغلی را میخواهند دنبال کنند یا هدف آنها چیست، به ذهنشان خطور میکند. این حس میتواند بعدا در زندگی نیز اتفاق بیفتد، زیرا افراد ممکن است در حال تغییر مسیر شغلی باشند یا احساس کنند به اندازهی همسن و سالهای خود، زندگی کامل و معناداری ندارند
معمولا، فکر کردن به جملهی «من در هیچ کاری خوب نیستم» نشان میدهد که شما در حال تجربهی دورهای از عزت نفس پایین یا شک به خود هستید. برخی از افراد میتوانند این افکار را از خود دور کنند و ادامه دهند. اما غرق شدن در این نوع تفکر هم، کاملا عادی است. اگر این نوع تفکر غالب شود، عبور از آن دشوار خواهد بود. با این حال، حقیقت این است که هر کس در کاری خوب عمل میکند و معمولا عاملی که این احساس را به افراد منتقل میکند، گفتوگوی ذهنی منفی و عزت نفس پایین است.
در ادامه قصد داریم بررسی کنیم که جملهی «من در هیچ کاری خوب نیستم» ناشی از چه عواملی است و چگونه میتوان با آن مقابله کرد.
احساس خوب و کافی نبودن، ریشه در چه علتهایی دارد؟
چندین عامل مختلف ممکن است وجود داشته باشد که به احساس خوب نبودن شما کمک کند. اغلب، دلیل این افکار به خاطر ترکیبی از ویژگیهای شخصیتی، تربیت و تجربیات زندگی است. درک اینکه چه چیزی ممکن است باعث این افکار شود به شما کمک میکند تا بفهمید چگونه از آنها عبور کنید.
عزت نفس پایین
عزت نفس پایین احتمالا رایجترین محرک افکاری مانند «من در هیچ کاری خوب نیستم» است. عزت نفس پایین به نحوهی درک شما از خودتان مربوط می شود. در واقع بهنوعی، تصویر ظاهری یک فرد از خود، دیدگاه او نسبت به دستاوردها، تواناییها، ارزشها و موفقیتهای درک شده را منعکس میکند.
درک این نکته مهم است که درک شما از خود و تواناییهایتان ثابت نیست. شما میتوانید دورههایی از گفتوگوی ذهنی منفی و زمانهایی از گفتوگوی ذهنی مثبت داشته باشید. به عبارت دیگر، عزت نفس چیزی است که میتوان آن را بهبود بخشید. مطالعات نشان داده اند که عزت نفس میتواند تأثیرات مثبتی بر تجربیات زندگی داشته باشد.
- ۱۵ نشانهی عزت نفس پایین
گفتوگوی ذهنی منفی
ما معمولا در ذهن خود در حال گفتن داستانهایی دربارهی هستیم. افکاری مانند «من در هیچ کاری خوب نیستم» نمونهای از گفتوگوی ذهنی منفی است و میتوانند تأثیرات واقعی بر نحوهی درک ما از خود، روابطمان و آنچه میتوانیم در زندگی دنبال کنیم داشته باشد. مطالعات نشان دادهاند که درگیر شدن مکرر با گفتوگوی ذهنی منفی میتواند تأثیرات قوی بر سلامت روان ما داشته باشد و همچنین میتواند باعث افزایش اضطراب و افسردگی شود. افکار شما آنقدر قدرتمند هستند که تلاش برای تبدیل افکار منفی به افکار مثبتتر میتواند مزایای فراوانی داشته باشد. بهعنوان مثال، افرادی که نگرشهای خوش بینانهتری دربارهی زندگی دارند، تمایل دارند زندگی جسمی و روانی بهتری را تجربه کنند و همچنین کیفیت زندگی آنها افزایش مییابد.
روابط
روابطی که داریم، میتواند تأثیراتی قوی بر نحوهی دید ما از خود و آنچه که ما بهعنوان نقاط قوت و ضعف خود تصور میکنیم، داشته باشد. داشتن یک رابطهی نزدیک با کسی که بهسرعت شما را پایین میکشد و معتقد است شما بیاستعداد یا به نوعی بیارزش هستید، میتواند بر عزت نفس شما تأثیر منفی بگذارد. برعکس، تحقیقات نشان داده است که داشتن روابط با افرادی که حمایت کننده و تشویق کننده هستند، میتواند عزت نفس را افزایش دهد.
به عنوان مثال، کودکانی که نظرات مثبتی دربارهی ارزش خود دریافت میکنند، احتمالا در نوجوانی و همچنین در بزرگسالی بهدنبال روابط مثبت هستند.
آسیبهای دوران کودکی
متأسفانه، تجربههای نامطلوب دوران کودکی یا آسیبهای روحی میتوانند تأثیرات مادامالعمر بر عزت نفس و گفتو گوی ذهنی داشته باشد. کودکانی که در خانههایی با اختلالات روانی زندگی میکردند یا تجربهی آزار و اذیت داشتند، در بزرگسالی از عزت نفس پایینتری برخوردار بودند.
چگونه با عزت نفس پایین مقابله کنیم؟
خوشبختانه، کارهای مختلفی وجود دارند که میتوانید برای شکستن چرخهی تفکر منفی و این تصور که در هیچ کاری خوب نیستید، انجام دهید. در ادامه ۵ راهکار را به شما خواهیم گفت.
۱. از شبکههای اجتماعی فاصله بگیرید
اکثر مردم به رسانههای اجتماعی بهعنوان راهی برای ارتباط با دیگران و حتی بهعنوان راهی برای دریافت اخبار و همگام شدن با ترندهای روز نگاه میکندد. اما یک جنبهی تاریک برای رسانههای اجتماعی وجود دارد و این همان راهی است که میتواند بر عزت نفس و احساس ارزشمندی افراد تأثیر منفی بگذارد. مردم در رسانههای اجتماعی اغلب تصویری از زندگی خود را به اشتراک میگذارند، از فیلترها در عکسها استفاده میکنند و قسمتهایی از زندگی خود را برای اشتراک گذاری جدا کرده و انتخاب میکنند. به همین دلیل ممکن است به نظر برسد که همهی افراد سرشار از موفقیت و استعداد هستند.
فاصله گرفتن از رسانههای اجتماعی و استراحت موقت، میتواند به شما فرصتی دهد تا از شرکت در بازی مقایسهای که به نظر میرسد رسانههای اجتماعی باعث آن هستند، دست بردارید و بر بهبود تصویر خود، سلامت روان و رفاه خود تمرکز کنید.
- ۱۳ قدم ساده برای بالا بردن عزت نفس
۲. یاد بگیرید که تمجید را بپذیرید
افرادی که فکر میکنند در هیچ کاری خوب نیستند، اغلب وقتی دیگران دربارهی آنها به چیزهایی اشاره میکنند که واقعا در آنها خوب هستند، حرف دیگران را باور نمیکنند. به زبان ساده، افرادی که عزت نفس پایینی دارند در پذیرش تعریف و تمجید خوب عمل نمیکنند. اگر این موضوع در مورد شما صادق است، دفعهی بعدی که کسی سعی میکند از شما تعریف کند، ببینید اگر آن را بپذیرید چه اتفاقی میافتد. بله، ممکن است در ابتدا احساس کنید که صرفا در حال نقش بازی کردن هستید اما اگر به پذیرفتن تعریفها ادامه دهید، ممکن است طرز فکر خود را در مورد نحوهی تلقی دیگران از شما و تواناییهایتان برای درک بهتر خود، تغییر دهید.
۳. نوشتن را امتحان کنید
یک راه قدرتمند برای مرتب کردن احساسات و درک افکارتان، نوشتن آنهاست. اول از همه، نوشتن افکار و احساسات خود میتواند به شما کمک کند تا بفهمید آنها از چه جنسی هستند. درک آنچه که درون شما میگذرد اولین قدم برای شروع احساس بهتر نسبت به خود است. چند دقیقه در روز را برای نوشتن افکار و احساساست خود اختصاص دهید. اگر احساس کردید که تنها افکار منفی به ذهن شما خطور میکنند، یک دفتر شکرگزاری تهیه کنید و هر روز تنها ۵ مورد از همهی چیزهایی را که بابت آنها شکرگزار هستید، یادداشت کنید. این کار بسیار قدرتمند است و انجام آن را دست کم نگیرید.
۴. جلسات درمانی را امتحان کنید
درمان راهی عالی برای تقویت عزت نفس و تصویر شما از خود است. درمان میتواند به شما کمک کند تا بهتر بفهمید چه چیزی باعث این احساس در شما میشود اما مهمتر از آن، میتواند به شما کمک کند تا روشهای مدیریت افکار منفی خود را تمرین کنید.
- چه موقع باید به روان درمانگر مراجعه کنیم؟
۵. هدیههای درونی خود را شناسایی کنید
یک راه تأثیرگذار برای مبارزه با این فکر که «من در هیچ کاری خوب نیستم» این است که به معنای واقعی، خوب بودن در کاری را دوباره چارچوب بندی کنیم. وقتی اکثر ما به خوب بودن در کاری فکر میکنیم، به چیزهایی مانند یافتن یک شغل با سِمت بالا، ورود به دانشگاه خوب، داشتن استعدادهای تحسین برانگیز، یا داشتن یک رابطه یا ازدواج شاد فکر میکنیم. اما اینها همه دستاوردهای ظاهری هستند و اگرچه ممکن است گزینههای برای جشن گرفتن باشند، اما تنها گزینههایی نیستند که بتوان آنها را هدیهی درونی دانست.
هدیههای درونی شما معنادار هستند. دوست خوب، شنوندهی خوب یا کسی که مهربان و صبور است، موهبتهای ویژهای هستند. به همین ترتیب، زندگی در شرایط سخت و یادگیری استقامت علیرغم چالشها، قطعا موهبتی است که باید به آن افتخار کرد. ببینید چه اتفاقی میافتد وقتی استعدادها و موهبتهایی را فهرست میکنید که بیشتر درونی هستند و به ویژگیهای شخصیتی شما مربوط میشوند و همچنین در راستای تبدیل جهان به مکانی بهتر، کمک میکنند.
کلام آخر
هر کسی در این دنیا توانایی و استعدادی دارد که ممکن است مدتی طول بکشد تا آنها را شناسایی کند اما آنها وجود دارند. شما در قبال خود وظیفه دارید که کمی کاوش کنید و طرز فکر خود را تغییر دهید تا مثبتتر دربارهی ارزشهای خود فکر کنید.