معرفی بهترین کتاب های انگیزشی | با خواندن این کتاب ها حال خود را خوب کنید
خواندن کتابهای ژانر انگیزشی و خودیاری، باعث ایجاد انگیزههای لازم در شما میشود تا بتوانید برای اهدافتان تلاش کنید
خواندن کتابهای انگیزشی و خودیاری، باعث ایجاد انگیزههای لازم در شما میشود تا بتوانید برای اهدافتان تلاش کنید
کتاب هنر ظریف بیخیالی؛ یکی از بهترین کتاب های انگیزشی
اگر بهدنبال یک کتاب متفاوت در انبوه کتابهای انگیزشی هستید، بهتر است کتاب هنر ظریف بیخیالی را از قفسه بیرون بکشید و بدون درنگ، شروع به خواندنش کنید. این کتاب به نویسندگی «مارک منسون»، در صدر لیست پرفروشترینهای نیویورکتایمز قرار دارد و با فروش بیش از ۱۰ میلیون نسخه، توانسته به یکی از پرفروشترین کتابها در جهان تبدیل شود. علت موفقیت این کتاب انگیزشی را میتوان در رویکرد متفاوتش نسبت به موفقیت، مورد بررسی قرار داد.
پیام اصلی این کتاب را میتوان در این جمله خلاصه کرد: «ما به اندازهای وقت و انرژی نداریم که به همه چیزها به یک اندازه اهمیت بدهیم؛ بنابراین مجبوریم که بیرحمانه اولویتبندی و فقط روی موضوعات مهم تمرکز کنیم!» بسیاری از کتابهای این حوزه، خوانندگان را به سمت معروفتر، ثروتمندتر، خوشحالتر و خلاقتر بودن تشویق میکنند و مدام در تلاش هستند تا قدرت بیپایان انسان در مثبتاندیشی را به او یادآوری کنند. اما مارک منسون در کتابش، تمام این رویکردها را زیر سوال میبرد و به شما یاد میدهد تا در کمال واقعیت، اولویتهای خودتان را انتخاب کنید و از اجبارِ بهترین بودن، خلاص شوید.
- کتاب خودت را به فنا نده؛ دست از سر خودت بردار
حتما برای شما هم پیش آمده که در شرایط سختِ زندگی و وقتی هیچ چیز خوب پیش نمیرود، شروع به سرزنش کردن خودتان کنید و تمام تلاشها، تواناییها و استعدادهایتان را زیر سوال ببرید. این وضعیت واقعا میتواند آزاردهنده باشد و شما را از حرکت نگه دارد. «گَری جان بیشاپ» در کتاب خودت را به فنا نده، خوانندگان را با وضعیتی به نام خودگویی یا همان Self-Talk آشنا میکند که فرد ممکن است به صورت ناخودآگاه، مدام خودش را سرزنش کند، خودش را در ذهن تحقیر کند در رفتار با خودش، ناملایم باشد.
اینجاست که آموزشهای بیشاپ اهمیت زیادی پیدا میکند و این نویسنده خوشفکر، با یک جمله نجاتدهنده از راه میرسد: خودت را به فنا نده! یا در واقع، دست از سر خودت بردار! اگر یاد بگیرید در ناملایمتیها، دست از سرزنش کردن خودتان بردارید، اضطرابهایتان بهصورت چشمگیری کاهش پیدا میکند و آن وقت است که میتوانید با یک ذهن باز، به سمت تعالی پیش بروید. برخلاف بسیاری از نویسندههای خودیاری که اعتقاد دارند برای موفق بودن باید ذهن را آماده بهترینها کرد، این نویسنده به شما یاد میدهد که چطور با خودتان مهربان باشید و بدون سرزنش کردن، راهِ زندگی را پیش بگیرید.
کتاب هنر شفاف اندیشیدن، آشنایی با خطاهای رایج ذهن
این کتاب در لیست بهترین کتاب های انگیزشی قرار میگیرد و شما با خواندن آن میتوانید از شر اشتباهات تکراری ذهنتان خلاص شوید! «رولف دوبلی» نویسنده این کتاب، مستقیما به سمت گوشزد کردن خطاهای معمول ذهن انسان میرود و به شما یاد میدهد که با شناخت، درک و پذیرش این اشتباهات رایج، از آنها فاصله بگیرید. تغییر نگرش نسبت به خطاهای ذهنی، میتواند اولین قدم برای تصمیمگیریهای بهتر و شفافتر باشد.
بسیاری از ما موقع تصمیمگیرهای روزمره، به ذهنمان رجوع میکنیم و از خطاهای شناختی و قضاوتی آن، ناآگاهیم. دامهای شناختی که ذهن برای ما درست میکند، در بسیاری از مواقع میتواند دردسرساز باشد و ما را به ورطه شکست بکشاند. راهِ نجات، شناخت این اشتباهات است که نویسنده در فصلهای مختلف کتاب هنر شفاف اندیشیدن به آنها پرداخته و با گردآوری مثالهای دقیق و شفاف، موضوع را برای خوانندگان ملموس کرده است.
کتاب هنر خوب زندگی کردن، راههایی عملی برای زندگی بهتر
چطور بهتر زندگی کنیم؟ چطور شادتر باشیم؟ چگونه به اهدافمان برسیم؟ نقش سرنوشت در زندگی چیست؟ اهمیت پول چقدر است؟ و… اگر شما هم در ذهن خود پرسشهایی از این دست دارید، مطالعه این کتاب را به فردا واگذار نکنید! کتاب حاضر به قلم «رولف دوبلی» و ترجمه «بهزاد توکلی»، «عادل فردوسیپور» و «علی شهروز»، بر آموزش تکنیکها و ابزارهایی تمرکز دارد که با استفاده از آنها، میتوانید به زندگی خود رنگوبوی تازهای ببخشید و عملکرد بهتری داشته باشید.
یکی از ویژگیهای منحصربهفرد این کتاب، نظم و ترتیبی است که برای آموزش مباحث به کار برده و در قالب ۵۲ نکته طلایی، درباره اصول مهم زندگی صحبت کرده است. از طرفی تلاش نویسنده این نیست تا راهکارهای جادویی برای شادتر زندگی کردن ارائه دهد؛ بلکه تمرکز روی پذیرش واقعیت و تلاش برای دستیابی به هویت فردی است. با خواندن کتاب هنر خوب زندگی کردن، به این نکته میرسید که هیچ نسخه از پیش تعیین شده و هیچ فرمول مشخصی برای خوشبختی وجود ندارد و برای رسیدن به اهداف، درک شما از زندگی بسیار اهمیت دارد.
کتاب چگونه کمالگرا نباشیم؛ کمالگراها بخوانند!
شاید در بین دوستان و آشنایان خود، با کسانی روبهرو شده باشید که همه کارها را با وسواس زیادی انجام میدهند و بهخاطر ترس از کامل نبودن، حتی گاهی به سراغ انجام کارها نمیروند! این افراد به کمالگرایی دچار هستند و هیچوقت، به اندازه کافی از خودشان راضی نیستند. کتاب چگونه کمالگرا نباشیم به نویسندگی «استفان گایز» و ترجمه «نرگس محمدی»، یک کتاب عالی برای رهایی از قید و بندهای ذهنِ کمالگرا است. افراد کمالگرا بیشترین زمان خود را صرف اندیشیدن در مورد کارها میکنند و بهدنبال یک نتیجه بدون عیب هستند.
هرچند بلندپروازی میتواند موتورِ محرک ذهن باشد و نوعی جنبوجوش ایجاد کند؛ اما کمالگرایی افراطی نه تنها به شما کمکی نمیکند، بلکه آسیبزننده خواهد بود و مدام احساس ناکافی بودن ایجاد میکند. بسیاری از افراد کمالگرا از اشتباه کردن میترسند و همیشه بهدنبال پیروزی هستند، این موضوع به خودی خود بد نیست؛ اما وقتی چاشنی افراط را به آن اضافه کنیم، تبدیل به حس آزاردهنده و بازدارنده میشود. این کتاب به شما کمک میکند در قدمهای اول، کمالگرایی و تاثیرات آن را بشناسید و سپس، یاد میگیرید تا واقعیتها را ببینید و به جای رویاپردازی و توقعات غیر منطقی، واقعگرایانه اهدافتان را مشخص کنید.
ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد، چالشی برای زنده ماندن
۱۱ نوامبر سال ۱۹۹۷، تاریخ مهمی در زندگی ورونیکا است: ورونیکا تصمیم میگیرد به زندگی خود پایان دهد و کاسه صبرش از اینهمه ملال سر میکشد! او با چند قرص، اقدام به خودکشی میکند اما موفق نمیشود و با انتقال به بخش روانی بیمارستان، تحت مداوا قرار میگیرد. این روایت تک خطی از داستانِ این کتاب به نویسندگی «پائولو کوئلیو» است؛ اما ماجرا به اینجا ختم نمیشود.
پزشکها به ورونیکا میگویند که بهخاطر مصرف خودسرانه قرص، قلبش آسیب دیده و فقط یک هفته زمان دارد. در این زمان اندک، زندگی چه معنایی خواهد داشت؟ زورِ زندگی بیشتر است یا مرگ؟ به نظر میرسد ورونیکا با دانستن زمان مرگش، تازه مفهوم زندگی را درک میکند و با مفاهیمی مثل عشق، رنج، دوستی، نفرت و… آشنا میشود. خواندن کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد، به شما کمک میکند یکبار دیگر، به زندگی و اتفاقات ساده پیرامون خود نگاه کنید و با چشمانی روشنبین، جهان را تماشا کنید.
کتاب اثر مرکب، به عمل کار برآید!
«دارن هاردی» نویسنده این کتاب فوق العاده، با سیلیِ محکمِ حقیقت، خوانندگان را بیدار میکند و این حقیقت یک جمله است: شما با لم دادن روی مبل و مثبتاندیشی، بدون انگیزه و تلاش کافی، به نتیجهای نمیرسید! این نتیجه میتواند قبول شدن در یک رشته درسی باشد، یا برنده شدن در یک مسابقه ورزشی، فرقی نمیکند. اینکه بعضی از کتابها به شما میگویند مثبت بیندیش، کافی نیست: چیزی که بیشتر از همه اهمیت دارد، داشتن انگیزه است. البته هاردی یکسری اصول کاربردی معرفی میکند که با بهکارگیری آنها میتوانید در مسیر موفقیت، عملکرد بهتری داشته باشید.
بهترین آموزشی که در کتاب اثر مرکب مطرح شده، این نکته است که موفقیت در یک روز و یک شب بهدست نمیآید و نیازمند برنامهریزی، تلاش مستمر، اصلاح عادتها و تقویت انگیزه است. بسیاری از افراد تحت تاثیر تبلیغات رسانهها، دوست دارند خیلی سریع به نتایج مشخص برسند. برای مثال با مصرف کردن فلان قرص لاغری، بدون ورزش و رژیم، در یک ماه لاغر شوند. آیا این باور کردنی است؟ شاید به نظرتان برسد انسان عاقل چنین چیزی را باور نمیکند؛ اما واقعیت این است که تاثیر پیامها، گاهی به اندازهای است که درک انسان را از واقعیت اچار اختلال میکند. اما خبر خوب این است که با خواندن این کتاب میتوانید با یک دیدِ روشن و واقعگرایانه، زندگی خودتان را به سبک خودتان تعریف کنید.
کتاب هفت عادت مردمان موثر، هفت عادتی که زندگیتان را تغییر میدهد
«استیون ریچارد کاوی» با نوشتن کتاب هفت عادت مردمان موثر، توانست در عرصه کتابهای انگیزشی غوغا به پا کند و اثری را به یادگار بگذارد که سالها، در صدر لیست پرفروشترینها قرار بگیرد. این کتاب برای اولین در سال ۱۹۸۹ منتشر و سپس به ۳۸ زبان زنده دنیا ترجمه شد. نسخههای ترجمهشده فارسی از روی این اثر متعدد است و از جمله بهترین آنها میتوان به ترجمه «الهام خرسندی»، ترجمه «معصومه تاجمیری» و ترجمه «گیتی خوشدل» اشاره کرد.
اگر در همه کتابهای موفقیت صحبت از تلاش برای بهترین بودن است، بهتر است بدانید در این کتاب خبری از این صحبتها نیست! مباحث کاربردی این اثر به شما کمک میکند تا خودتان را بهتر بشناسید و با بهترین نسخه خودتان آشنا شوید. هرچند رشد شخصیتی و تغییر آسان نیست، اما با استفاده از آموزشهای کتاب هفت عادت مردمان موثر، یاد میگیرید که چگونه گامبهگام، عادتهای بد را از بین ببرید، هفت عادت خوب را جایگزین کنید و در نهایت، احساس بهتری در زندگیتان داشته باشید.
کتاب انسان در جستجوی معنی، راهی برای رهایی از رنجها
جستجوی معنای زندگی مثل یک معما و پازل هزار تکه است که باید برای درک آن تلاش کرد. «ویکتور فرانکل» نویسنده این اثرِ بسیار ارزشمند و آموزنده، این معما را در زندگی شخصی خودش حل و معنای زندگی را پس از سختیهای طاقتفرسا، درک کرده است. فرانکل زمانی که در اردوگاه اجباری رژیم نازی گرفتار بوده، مادر، پدر، همسر و برادرش را از دست میدهد و در سوگ عزیزانش، زندگی را پیش چشمان خود تیره و تار میبیند.
او که با عمق وجودش معنای فقدان، رنج و ملال را لمس کرده، سعی داشته تا با نوشتن تجربیاتش در کتاب انسان در جستجوی معنی، به خوانندگان بیاموزد که چگونه میتوان در طاقتفرساترین لحظات، رنج را تحمل کرد و به زندگی ادامه داد. این کتاب با ترجمه فارسی «مهین میلانی» و «نهضت صالحیان» در دو بخش موجود است: بخش اول که خاطرات نویسنده از آشویتس را در بردارد و بخش دوم که درباره مکتب تخصصی فرانکل یعنی لوگوتراپی یا معنا درمانی است.