ستون زندگی

چگونه ستون‌های زندگی‌ را محکم کنیم؟

آیا اخیراً فرصت کرده‌اید به جایگاه و موقعیت خودتان در زندگی فکر کنید تا ببینید به آرزوهایتان دست یافته‌اید؟ هر انسانی اولویت‌ها و نقاط عطف خاص خودش را دارد که خواهان رسیدن به آنهاست. ما این اهداف را ستون‌های زندگی می‌نامیم

چگونه ستون‌های زندگی‌ را محکم کنیم؟

 هنگام تجسمِ یک ستون، شاید به یاد ساختار‌هایی که خانه‌ای را استوار نگه داشته‌اند یا مدخل ورودی یک ساختمان بیفتید. ستون‌های زندگی را هم می‌توانید این‌گونه تجسم کنید. آن‌ها پایه‌هایی هستند که وجودشان راهنمای زندگی ماست و به ما ثبات می‌بخشد. اگر نسبت به آینده‌ی زندگیتان اطمینان ندارید، سعی کنید به بررسیِ وجودِ این ۵ ستون در زندگی‌تان بپردازید: شغل، پول، عشق، هدف و اشتیاق.

 در ادامه‌ی این مقاله نکات روشن آموزنده‌ای را مطرح می‌کنیم که امید داریم به یاری آن‌ها بتوانید ستون‌های زندگیتان را نیرومند کنید و در زندگی به تعادل برسید.

اهداف کاریتان را مشخص کنید

شاید به خاطر ۲۰ سال کار کردن برای یک شرکت یا گوش دادن به حرف دلتان در راه‌اندازی کسب و کار مورد علاقه‌تان به خودتان افتخار کنید. شاغل بودن به معنای متعهد کردن خودتان به یک شغل از ساعت ۹ صبح تا ۵ بعدازظهر است و می‌تواند کمک به هر سازمانی در مقام کارمند، داوطلب یا مالک باشد و به معنای اثبات تمایل ما به یادگیری و تاثیرگذار بودن است. ما برای تحکیم این ستون انرژی‌مان را وقفِ جنبه‌ی کاری وجودمان می‌کنیم، از مهارت‌های مشکل‌یابی بهره می‌بریم و اصول اخلاقی‌مان را در این حیطه تعریف می‌کنیم.

هر کس در زندگی روزمره‌ی خود به نوعی با یک حرفه سروکار دارد حتی مادر یا پدر خانه‌نشینی که مسئولیت مراقبت و پرورش بر عهده اش است، دانشجویی که آخر هفته‌ها کار داوطلبانه انجام می‌دهد یا یک کارمند رستوران که حین کار روزمره رویای مدیر شدن در سر دارد.

اگر ستونِ شغل زندگی شما به آن اندازه که تمایل دارید قدرتمند نیست یا قصد دارید در این ستون به اصطلاح دنده عوض کنید، بهتر است به ارتقاء سطح دانش خود فکر کنید و فراموش نکنید هیچ‌وقت برای پیگیری این هدف دیر نیست. اگر احساس می‌کنید در حیطه‌ی کار مسیر خود را گم کرده‌اید، از بازنگری گذشته و تست شخصیت کمک بگیرید تا بفهمید دقیقاً برای چه کاری ساخته شده‌اید.

برای مثال، پیشکش کردنِ منابع یا زمان برای هدفی که برایتان مهم است شاید چشمتان را به روی استعداد نهفته‌ای که داشته‌اید باز کند مثلاً جمع‌آوری کمک‌های مالی یا ارتباط با مردم. همینجاست که فرصت تغییر شغل ایجاد می‌شود.

حتی در محیط فعلی کار هم می‌توانید فرصت تغییر پیدا کنید. اگر در حال حاضر دستیار اجرایی هستید، اما رویای مدیر شدن در سر دارید، باید عملکرد رئیس را زیرنظر بگیرید تا بیاموزید چگونه می‌توانید به چنین جایگاهی دست یابید.

زمانی که اهداف کاریتان را درست تعریف کنید در راهِ مستحکم کردن این ستون از زندگی، وضوح و تعادل بیشتری را احساس خواهید کرد.

اجازه دهید پول برایتان کار کند

ستون‌های زندگی چگونه در رسیدن به تعادل به ما کمک می‌کنند

پول ستون مهمی در زندگیست، اما لازم نیست میلیونر شدن هدف شما باشد. پول احتیاجات اساسی ما را برآورده کرده و امکان رسیدن به نقاط عطف زندگی را فراهم می‌کند، مثلاً خرید خانه، پس‌انداز بازنشستگی یا رفتن به سفر‌های رویایی.

پول وسیله‌ی تامین نیاز‌های مادی ما است. نیاز‌های مادی شما برای اینکه در زندگی احساس راحتی کنید چه هستند؟ به چقدر پول نیاز دارید یا با آن چه کار خواهید کرد؟ شاید بخواهید سبک زندگیتان ساده باشد و فقط برای ضروریات زندگی هزینه کنید یا شاید بخواهید به محض دریافت پول آن را خرج کنید. در هر صورت انتخاب شما هر چه که باشد در «ارزش» پول تردیدی نیست، چون زمانی که سرمایه‌تان را بسنجید و آن را عاقلانه مصرف کنید اتفاقات خوبی در مسیر زندگی شما خواهد افتاد.

برای مثال اگر هر ماه ۵ دلار در قلک بیاندازید، روزی که مجموع آن‌ها به صد‌ها یا هزاران دلار برسد شکرگزار خواهید بود. در محیط کار بد نیست برنامه‌های بازنشستگی را با دقت بررسی کنید و اقدامات لازم برای بهره‌مندی از آن‌ها را انجام دهید. ببینید آیا انگیزه‌ای برای پس‌انداز بیشتر به شما می‌دهد؟ این دوراندیشی‌ها به تعادل شما در زندگی کمک می‌کند.

اگر فرزند دارید در آموختن اهمیت پول به آن‌ها کوتاهی نکنید. به آن‌ها بیاموزید برای رسیدن به خواسته‌هایشان باید سخت تلاش کنند. پول نه تنها ما را به اهداف‌مان می‌رساند بلکه انگیزه می‌دهد در زندگی پیشتاز و مبتکر باشیم.

اگر ستونِ پول زندگی‌تان را درست تعریف کرده باشید لنگری دارید که می‌توانید آن را محکم بگیرید و تعادل زندگی مالی‌تان را حفظ کنید، اما اگر هنوز این ستونِ زندگی شما سست است، وقت آنست که قدر پول را بدانید تا به آن امکان رشد بدهید و از کارسازی آن بهره‌مند شوید.

انواع عشق را کشف کنید

ستون‌های زندگی چگونه در رسیدن به تعادل به ما کمک می‌کنند

همه‌ی ما تمایل داریم پیوند خاصی با یک فرد یا چیز برقرار کنیم. دوست داشتن و دوست داشته شدن از سوی خانواده، شریک عاطفی، یک دوست یا حتی یک حیوان چهارپا حس گرمی است که همگی ما خواهان و قدردان آن هستیم.

عشق اشکال گوناگونی دارد و شما حق انتخاب دارید انرژی و احساس‌تان را صرف کدام شکل از اشکال آن کنید. آن نوع عشقی که شما مایل به تجربه‌ی آن هستید ممکن است بی قید و شرط، پرشور، دوستانه یا پرورنده باشد.

وقتی به عشق بی قید و شرط فکر می‌کنید، به این بیندیشید که این نوع عشق در عمل چه خصوصیاتی دارد. اگر تا به حال با یکی از اعضاء خانواده‌تان بحث و بگومگو داشته‌اید، اما فردای آن روز طوری با هم روبرو شده‌اید که انگار روز قبل هیچ اتفاقی نیفتاده، پس با تعهد بی قید و شرط آشنایید. چنین تعهدی مستلزم بخشنده بودن و برگزیدن راهِ درست است، یعنی رسیدن به این درک و شعور که دیدن شادی عزیزانتان مهمتر از اثبات حقانیت خودتان است.

عشق پرشور یا به اصطلاح آتشین به شما مجالِ به کمال رساندنِ فعالیت‌هایی را می‌دهد که مشتاق آن‌ها هستید. شاید آشپزی عشق پرشور شما باشد و درست کردن غذا برای دوستان و خانواده راهِ شما برای ابرازِ این نوع عشق باشد.

رفاقت شامل تبادلی غنی و ارزشمند است و به هر دو طرف اعتبار می‌بخشد. کاری به سادگیِ برقراری تماس با یک دوست و پرسیدن حالش پایه‌های ارتباط و صمیمت بین شما را محکم می‌کند.

در نهایت، پروراندن روی رشد و مراقبت متمرکز است. مراقب کردن و تحت مراقبت بودن زندگی ما را بهبود می‌بخشد و آن را غنی می‌سازد، فرقی نمی‌کند مراقبت از فرزند، حیوان خانگی یا یک دوست باشد یا حتی سازمانی که برای شما معنادار است.

کیفیت‌هایی که شما در روابط برای آن‌ها ارزش قائلید و نوع محبتی که می‌خواهید بدهید و دریافت کنید کاملاً به انتخاب خود شما بستگی دارد. اهداف رابطه از طرق مختلف قابل‌دستیابی است، یکی از آن‌ها عضویت در اپلیکیشن‌های دوست‌یابی است. شاید نسبت به این گزینه تردید داشته باشید، اما آمادگی پذیرش و در معرض بودن ممکن است به یافتن عشق زندگیتان منتهی شود. راه دیگر بازگشتن به دوستان قدیمی است که تصور می‌کردید فصل دوستی‌تان با آن‌ها تمام شده، اما در واقع این طور نبوده و نیست.

راهِ دیگرِ نشان دادن عشق مثلاً برنامه‌ریزی هفتگی برای صرف ناهار با مادر یا پدرتان است. قرار نیست همیشه سایه‌ی والدین بر سر ما باشد، پس اختصاصِ زمان برای دانستن جزئیات زندگی آن‌ها مغتنم است. حتی صرف زمان بیشتر با حیوان خانگی‌تان گرمابخش وجودتان خواهد شد. حیوانات خانگی به چشم ستاره به ما نگاه می‌کنند و تنها چیزی که از ما می‌خواهند نوازش، خوراکی و بازی با آنهاست، پس تا می‌توانید به آن‌ها محبت کنید. وقتی زمان خود را صرفِ عشق دادن به هم‌نوعان خود می‌کنید حس اعتماد به نفس و ارتباط شما با زندگی قوی‌تر خواهد شد.

اثری از خود به جای بگذارید

ستون‌های زندگی چگونه در رسیدن به تعادل به ما کمک می‌کنند

یک راه دیگر دستیابی به تعادل در زندگی، داشتن هدف یا حس عزم و اراده است. داشتنِ حسِ هدف برای برپایی ستون‌های استوار زندگی ضروریست. داشتن این حس فقط به معنای رسیدن به یک شغل خاص یا هدف مالی نیست. داشتن حس هدف می‌تواند ایده‌ی شما از نوع اثری باشد که می‌خواهید در دنیا از خود به جای بگذارید.

این جنبه از هدف دارای سطوح خرد و کلان است. شاید شما در مقیاس خرد به این نتیجه برسید که هدفتان اینست که با دیگران با مهربانی رفتار کنید یا عضوی از یک تیم باشید. در مقیاس کلان، شاید هدف شما این باشد که شغل ایده‌آلتان را زندگی کنید: مثلاً معلمی، نویسندگی، کارآفرینی یا حتی تربیت فرزند. شاید پیمان بسته باشید هر روز یک کار خیرخواهانه انجام دهید یا می‌خواهید نخستین فرد خانواده باشید که کسب و کار خودش را راه‌اندازی کرده است.

فکر کردن به این که می‌خواهید دوستان و خانواده شما را چگونه به یاد بیاورند جنبه‌ی حیاتی معنای هدف است. شاید بخواهید به عنوان فردی که همیشه خنده‌روست شناخته شوید یا یک آدم کاربلد که می‌شود روی مشورت و کمک او حساب کرد. اگر چنین باشد به این معناست که هدف زندگی شما شاد کردن مردم و بخشنده بودن در دوستی است.

زیباییِ هدف داشتن این است که می‌تواند تغییر کند. هدفی که الان روی آن تمرکز می‌کنید ممکن است با هدفِ پنج سالِ آینده‌ی شما کاملاً متفاوت باشد. شاید هدف کنونی شما دستیابی به شغل رویایی‌تان باشد تا بتوانید خانه‌ی جدیدی برای پدر و مادرتان بخرید. چند سال بعد، پس از برآورده کردن این هدف، ممکن است کمک‌های داوطلبانه در دوران بازنشستگی هدف بعدی شما باشد.

فرقی نمی‌کند هدف شما چه باشد، وقتی هر روز برای بلند شدن از روی تخت انگیزه و هدف داشته باشید، احساس ثبات و حفظ یک مسیر روشن در زندگی آسان‌تر می‌شود.

اشتیاق خود را پیدا کنید

ستون‌های زندگی چگونه در رسیدن به تعادل به ما کمک می‌کنند

اگر به فعالیت‌ها یا سرگرمی‌هایی نپردازیم که موجب ایجاد اشتیاق در وجودمان شوند، زندگی یکنواخت و کسالت‌بار خواهد شد. یک ماشین قدیمی و یک ماشین جدید را تجسم کنید. برخی افراد عاشق فریبندگی و سابقه‌ی ماشین‌های قدیمی هستند، در حالی که برخی دیگر مجذوب جنبه‌های به‌روز فناوری ماشین‌های جدید می‌شوند.

هر دو دسته‌ی این افراد اشتیاقی در زندگی دارند، فقط دیدگاه‌هایشان متفاوت است. اشتیاق ستون مهمی از زندگیست. اشتیاق زندگی شما چیست؟ آیا خاطرات قدیمی برای شما عزیزست و آن کسی هستید که همیشه آلبوم‌های عکس کاملی از خانواده دارد؟ یا کسی هستید که مشوق مردم است و به آن‌ها در رسیدن به رویاهایشان کمک می‌کند؟ با یادداشت‌برداری و کشف این که مردم کدام ویژگی شما را تحسین می‌کنند احتمالات را درمی‌یابید و می‌توانید مسیر و داستان زندگی‌تان را تعریف کنید.

همه‌ی تجربیات ما در زندگی هیجان‌انگیز نیستند، اما تجربه‌ی رشد فردی جزو تجربیات نیروبخش و ارزشمند است. حتی رسیدن به جایی که فکر کنید دیگر لازم نیست استاندارد‌های زندگی دیگران را در زندگی خودتان اعمال کنید، یک جهش بزرگ است.

به مرور زمان و با بالا رفتن سن، تجربه‌ی حس فرسودگی به سراغ شما می‌آید، اما به جای تمرکز روی این تجربه می‌توانید اشتیاق‌تان را در هر سن و سالی که هستید روی فعالیت‌ها و سرگرمی‌های مختلف متمرکز کنید. اگر هنگام مواجهه با تجربیات سخت زندگی، انرژیتان را روی معنویت یا اشتیاقی شدید متمرکز کنید احساس آرامش و تسلط بر امور خواهید داشت.

کلام آخر

رویارویی با امواجی که گاهاً قایق زندگی ما را تکان دهند اجتناب‌ناپذیر است، اما اگر این ستون‌ها را درست بنا کرده باشیم لنگری در اختیار داریم که در شرایط سخت می‌توانیم به آن پناه ببریم. خوشبختانه همیشه می‌توانیم این ستون‌ها را تقویت کنیم. یک صندلی را در نظر بگیرید، اگر ارتفاع پایه‌های آن یکسان نباشد، عملاً بی‌فایده‌ست. هدف زندگی ما باید خلق ستون‌های تنومند با پایه‌های مستحکم باشد.

افزون بر این، ستون‌ها نیز مانند شرایط پیرامون ما تکامل می‌یابند. شما می‌توانید از جنب و جوش ستون‌های تازه لذت ببرید در عین حال قدردان ستون‌های قدیمی هم باشید. به یاد داشته باشید زندگی یک سفر منحصر بفرد و تکرارنشدنی است پس دلیلی ندارد ستون‌های زندگی ما عیناً مشابه ستون‌های زندگی دیگران باشد.

فراموش نکنید ممکن است کامل کردن ستون‌های زندگیتان سال‌های زیادی زمان ببرد، اما قدم گذاشتن در ساخت مسیرِ دلخواهتان به شما اعتماد به نفس و انگیزه‌ی لازم برای ادامه مسیر را خواهد داد و شما در این مسیر هم از دیگران پشتیبانی خواهید کرد و هم از تجربیات کسانی که ستون‌های زندگیشان را کامل کرده‌اند می‌آموزید.

 
 
 
 

2

منبع: فراد ید
دیدگاه شما
منتخب سردبیر