مراجعه قربانی به پلیس

دو سال قبل دختری به ماموران پلیس اسلامشهر مراجعه کرد و مدعی شد مورد آزار قرار گرفته است. این دختر که بسیار آشفته بود و لباس‌هایش پاره شده بود به پلیس گفت مردی او را مورد تجاوز قرار داده است.

دختر ۳۹ساله در تشریح جزئیات ماجرا گفت: من سال‌هاست در یک شرکت کار می‌کنم. صبح‌ها به محل کار می‌روم و  عصرها به خانه پدری‌ام در اسلامشهر برمی‌گردم. صبح برای رفتن به محل کارم در اسلامشهر منتظر تاکسی ایستاده بودم که یک پراید سفید مقابل پایم متوقف شد و چون دیرم شده بود منتظر تاکسی نماندم. من که فکر می‌کردم راننده  پراید مسافربر است، سوار ماشین شدم، اما راننده پس از طی مسافتی یک‌باره تغییر مسیر داد. اعتراض کردم اما او سیلی به صورتم زد تا ساکت شوم. او مرا بدون توجه به اعتراض‌هایم به بیابان‌های اسلامشهر برد و آزارم داد. می‌خواستم هر طور شده از دست آن پسر فرار کنم اما او مرا به شدت کتک زد و تهدیدم کرد اگر در این باره به کسی حرفی بزنم مرا می‌کشد. او می‌گفت از من فیلم تهیه کرده تا اگر به کسی حرفی بزنم آبرویم را ببرد، اما من موقع پیاده شدن از ماشین توانستم چند شماره از پلاک او را به خاطر بسپارم.

انکار متهم

چند روز بعد از این شکایت ماموران متهم ۳۰ساله را شناسایی و بازداشت کردند. او ادعا کرد اصلاً شاکی را نمی‌شناسد و نمی‌داند چطور شده که او شکایت کرده است اما نظریه پزشکی قانونی و گفته‌های دختر قربانی درباره نشانه‌هایی از بدن مرد جوان بیانگر آن بود که او مورد تجاوز قرار گرفته است.

در نهایت پسر جوان در شعبه ۱۹ دادگاه کیفری استان تهران واقع در اسلامشهر پای میز محاکمه ایستاد و به اعدام محکوم شد، اما به حکم صادره اعتراض و ادعا کرد دختر جوان را آزار نداده است.

با اعتراض متهم به حکم اعدام، پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و حکم نقض شد.

به این ترتیب پرونده برای رسیدگی دوباره به شعبه هم‌عرض ارسال شد.

انکار دوباره تجاوز

با ارسال پرونده به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران متهم یک بار دیگر پای میز محاکمه رفت. در ابتدای جلسه دختر جوان درباره وضعیت بد زندگی‌اش در این مدت گفت: این مرد زندگی‌ام را تباه کرد. هنوز با گذشت یک سال از این ماجرا شب‌ها کابوس می‌بینم. من دیگر نمی‌توانم به محل کارم بروم و خانه‌نشین و افسرده شده‌ام. خانواده‌ام به هم ریخته و همه چیز خراب شده. همه اعضای خانواده‌ام درگیر این اتفاق شدند و زندگی‌شان نابود شده است. من برای این مرد حکم اعدام می‌خواهم.

سپس متهم در جایگاه قرار گرفت. او یک بار دیگر تجاوز را انکار کرد و گفت قربانی درباره او اشتباه می‌کند، اما قضات دادگاه با توجه به مدرک‌های ارائه شده از سوی دختر جوان و همچنین نظر پزشکی قانونی متهم را به اعدام محکوم کردند. متهم یک بار دیگر به رأی صادره اعتراض کرد، اما این بار دیوان عالی کشور اعتراض را وارد نداست و آن را مورد تایید قرار داد.