بیوگرافی فاطمه مسعودی فر + عکس و حرف های ناگفته
فاطمه مسعودی فر متولد 5 اسفند 1374 در تبریز، بازیگر است.فارغ التحصیل لیسانس رشته ادبیات انگلیسی در دانشگاه تبریز می باشد که با فیلم «پوست» ابتدا در سینما و سپس با سریال «جیران» در شبکه خانگی درخشید.
شروع با تئاتر
بصورت جدی اولین بار در سال 1394 وقتی 20 ساله بود با تئاتر در دانشگاه شروع کرد
خودش می گوید در کنار رشته اصلی خودم برخی ترم ها واحدهایی در مورد بازیگری و نمایشنامه داشتم و تئاترهای انگلیسی در دانشگاه اجرا می کردیم.
در جلوی دوربین
در سال 1397 وقتی 23 ساله بود با فیلم «پوست» (به ترکی؛ دری) به کارگردانی بهمن و بهرام ارک، نگاه مردم و منتقدان را به خود جلب کرد
او در این فیلم چندان درخشید که نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره حافظ بود
نحوه انتخاب برای فیلم پوست
یکی از دوستانم تئاتری را بروی صحنه داشت که یکی از بازیگرانش مریض می شود و از من درخواست کرد که به جای آن بازیگر بروم
سر یکی از تمرین ها برادران ارک و «وحید فرشی» از آموزشگاه شکلک من را دیدند و آشنایی ما از اینجا شروع شد
نقل مکان به تهران
بعد از بازی در فیلم «پوست» در سال 1398 برای زندگی و ادامه فعالیت هنری به تهران نقل مکان کردم و حالا با مادرم اینجا زندگی می کند
شهرت با جیران
شهرت فراگیر فاطمه مسعودی فر با سریال عاشقانه و تاریخی «جیران» از پلتفرم فیلیمو در سال 1401 با نقش «سارای گرجی» شروع شد
در این مجموعه بهرام رادان، پریناز ایزدیار، مهدی پاکدل و ستاره پسیانی نیز حضور داشتند
تلفیق ادبیات با هنر و سینما
دوست دارم زندگی آینده ام یک تلفیقی از ادبیات و هنر باشد، ادبیات یعنی هنر نوشتن و سینما یعنی خلق کردن یک اتفاق و روایت کردنش در تصویر و تلفیق کردن این دو، دقیقا آن چیزی است که دوست دارم به سمتش بروم
ازدواج
فاطمه مسعودی فر هنوز ازدواج نکرده و مجرد می باشد.
بدون مرز در بازیگری
بازیگری برای من مرز مشخصی ندارد، نمی توانم بگویم که دنبال یک آرزوی مشخص هستم، بازیگری انتهای مشخصی ندارد که بگویم آن نقطه همه چیز تمام میشود
به کمال رسیدن در بازیگری راه بسیار طولانی است که من در ابتدای آن قرار دارم
بازیگری در سینما هرسال برای تو اتفاق تازهای به همراه دارد، باید سال به سال رشد کرد تا بتوان به این راه ادامه داد پس نمیتوانم نقطه پایانی برای آن متصور شوم
بازیگری از کودکی
اگر از مامانم بپرسید؛ ویدیوی هایی که از من دارد ، همیشه جلوی آینه نشستم و دارم با خودم حرف میزنم یا با خودم در حال بازی هستم
با خودم می نشستم بازی می کردم که من یک آدم دیگرم، حتی بعنوان یک شوهر ، خودم می شدم یک مرد و عروسکم می شد زنم و می بردمش خرید !
منابع : فتوکده _ بیتوته